26 اثر از مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ملا احمد نراقی / مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی

مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی

1 گفت زن را مرد عارف در جواب تو کجا و فهم آیات و کتاب

2 زن نداند جز کلافه چرخ و دوک کی تواند گفت اسرار ملوک

3 زن ز پهلوی چپ آمد در نخست راست فهمی از چپ آمد کی درست

4 عالمان در فهم قرآن ابلهند فیلسوفان عاجزند و گمرهند

1 ماند حیران اندر آن صحرا فرید گفت ناگاهان شترمرغی پدید

2 مرد حیران نزد آن شد بی نیاز گفت ای اشتر خدا را چاره ساز

3 ای تو مهر و این تنت گنج روان بار من بردار و تا منزل رسان

4 گفت رو رو ای تو مرد خارکار دیده ای هرگز تو مرغی زیر بار

1 مخلصی از این مراحل باز جوی کار وهم و قلعه ی دل را بگوی

2 روح را بهر خلافت پادشاه جانب جسمانیان بنموده راه

3 شهر بند تن نشیمن گاه او صفه ی دل مستقرگاه او

4 عقل را گفتا مهین دستور باش شرع را گفتا چراغ نور باش

1 عقل می دانی چه باشد ای پسر آنکه باشد سوی جنت راهبر

2 عقل می دانی چه باشد ای رفیق آنکه برهاند تورا از هر مضیق

3 عقل همراهی بود سلطان شناس می شناسد شاه را در هر لباس

4 عقل را باشد دوچشمی دوربین وز هزاران میل چشم دوربین

1 گفت زین ره لؤلؤ این نه صدف من عرف نفسه فقد ربه عرف

2 هرکسی کو عارف نفس خود است عارف پروردگار سرمد است

3 می شناسد هست بیجا و مکان هم نشان یابد ز بود بی نشان

4 هم شناسد هستی دور از هواس آفتابی را ز شمع آرد قیاس

1 خانه ی فرعون را شیطان شبی حلقه بر در زد که دارم مطلبی

2 گفت فرعون ای فلان تو کیستی آدمی یا جن و یا گو نیستی

3 کیست آیا حلقه بر در می زند از که آیا دست بر سر می زند

4 کرد شیطان بادی از مقعد رها گفت بادا این به ریش آن خدا

1 گفت آن زن ای قرین دیرباز ای که داری دعوی فهم دراز

2 گر چنین است آنچه گفتی پس چرا لیس للانسان الا ماسعی

3 گفت آری آن توکل و اعتماد هم بود نوعی ز سعی و اجتهاد

4 خود توکل هست نزد بندگان بندگان را سعی می باید در آن

1 وان دگر خود را فقیه شهر خواند حکم برمال و دماء خلق راند

2 شهره اندر هر افق چون بدر شد صدر را بگرفت ذات الصدر شد

3 مدرسی آراست از فوج آتاش شغل جمله درس لیکن درس آش

4 آش دانی چیست ای مرد سلیم مال امواتوست اوقاف و یتیم

1 بر لب بامی یکی عاشق نشست دیده بر دیدار آن معشوق بست

2 محو شد در یار و از خود بیخبر گفت معشوقش که آن سو کن نظر

3 بین جمال آن نگار نازنین کن تماشا قدرت حسن آفرین

4 خوبرو گر اوست پس من چیستم بلکه او گر هست پس من نیستم

1 آن یکی گردیده محو فلسفه خویش را دانا شمرده از سفه

2 فکر او تحدید اطراف و جهات کار او تشریح حیوان و نبات

3 از قدیم آمد جهان یا حادث است آفریدش یا عبث یا عابثست

4 بیخبر لیکن ز احکام اله می نداند جز نمازی گه گاه

آثار ملا احمد نراقی

26 اثر از مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی