1 زن جوابش داد کای مرد خدا ای که هستی در عبادت پارسا
2 آنچه فرمودی درستوست ای رفیق لیک گم کردی در این وادی طریق
3 آنکه او از تو توکل خواسته هم وی این دکان کسب آراسته
4 فهو حسبی را شنیدستی از آن و ابتغوا من فضله را هم بخوان
1 آنچه خواهد بر تو فرزند و زنت کافرم گر می پسندد دشمنت
2 با رفیق خود یکی گفت ای پسر کاشکی بکشد مرا شخصی پدر
3 تا برم هم ارث و هم گیرم دیت از پدر بهتر بود این منفعت
4 پاسخش داد آن دگر یک کی قرین من پدر را می نخواهم اینچنین
1 جان علوی پر زند برهم همی تا مگر پرد به بالاتر همی
2 سوی بالا بیند و گردن کشد بال و پر افشاند و بر خود تپد
3 تن ولی چفسیده بر پاهای او پایهای آسمان پیمای او
4 پایهایش را گرفته با دو دست می کشد او را بقوت سوی پست
1 بد یکی طرار از اهل دوان رفت تا دکان بقالی روان
2 پس به آن بقال گفت ای ارجمند گردکانت را هزاری گو بچند
3 گفت ده درهم هزاری مشتری زودتر درهم بده گر می خری
4 گفت صد باشد بچند این گردکان گفت یک درهم بهای آن بدان
1 بود در شهری یکی مرد خدای از در هر نیک و بد ببریده پای
2 از جهان و اهل آن وارسته ای در به روی زشت و زیبا بسته ای
3 روزها در بندگی کردی به شام هم به شب تا صبحگاهان در قیام
4 روزیش هر روز می آمد ز غیب می رسیدش راتبه بیشک و ریب
1 اینچنین آمد حدیث از راویان بر روانشان باد صد رحمت روان
2 کان فلک پیما شه گردون وقار روزی اندر حجره ای بودش قرار
3 وه چه حجره مطلع خورشید جان وه چه حجره مکمن جان جهان
4 وه چه حجره مشرق صبح ازل مطلع نور خدا عزوجل
1 کاندران رادان همه گمره شدند موشکافان جهان ابله شدند
2 دور بینان کور و نابینا همه تیزهوشان بیهش و رسوا همه
3 داد بهر آزمایش جلوه ها هیچ اندر هیچ اندر هیچ را
4 وان چه بود آن چیز و بالاتر ز چیز کرد پنهان در پس صد پرده نیز
1 الغرض گفتند آن شهزادگان با شه بطحا نبی انس و جان
2 موسم عید است و اطفال عرب جملگی اندر نشاط و در طرب
3 کودکان بنگر به اشترها سوار در قفای هم قطار اندر قطار
4 در تفرج گه به بستان گه به باغ در تماشا گه به صحرا گه به راغ
1 گفت اینست آنچه گویند آفتاب این همان خورشید با صد آب و تاب
2 دیده ی آن مور کایام بهار می برآرد بال و پر روزی سه چار
3 لیک بال ناتوان سست و مست کان نبتواند پریدن زان درست
4 با پر خود لحظه ای یا ساعتی اوج می گیرد بقدر قامتی
1 این صحابه جملگی در مسجدند انتظار شاه عالم می کشند
2 در کشاکش شاه با آن کودکان زودتر بفریبشان از گردکان
3 ای بلال آخر شه دوران کجاست جسمهای مردمان را جان کجاست
4 ای مؤذن وقت ما بیگاه شد آه ما بی روی او تا ماه شد