از ره دیگر از ملا احمد نراقی مثنوی طاقدیس 198
1. از ره دیگر هم ای فرخنده یار
هست امر بین امرین اختیار
...
1. از ره دیگر هم ای فرخنده یار
هست امر بین امرین اختیار
...
1. از عنایت گرچه آدم یافت جان
لیک جانی بس ضعیف و ناتوان
...
1. گفت قاضی گوش او را ای عمو
از چه رو دندان گرفتی گوش او
...
1. آمد اسماعیل روزی از شکار
شامگه بر اشهب دولت سوار
...
1. تا عیان گردد سر پنهان تو
پرتو اندازد به عالم جان تو
...
1. پس در آن شب وه چه شب نوروز او
روز نوروز جهان افروز او
...
1. ان شب ابراهیم تا وقت صباح
از نشاط و وجد افشاندی جناح
...
1. روستایی از دهی آمد به شهر
دید شهری هر طرف با زیب و فر
...
1. هرکسی بستاند از تو بهر خویش
عاقبت نی سبلتت ماند نه ریش
...
1. شست هاجر پیکر فرزند را
شانه زد آن کاکل دلبند را
...
1. هست چون در امر حق بس مصلحت
مصلحت ها آدمی را منفعت
...