دید موسی از ملا احمد نراقی مثنوی طاقدیس 140
1. دید موسی کافری اندر رهی
پیره گبری کافری و گمرهی
...
1. دید موسی کافری اندر رهی
پیره گبری کافری و گمرهی
...
1. چون شنید آن مرد عارف این سخن
راست آمد نزد شیخ مؤتمن
...
1. چون قبولش کرد آن سلطان راد
افسر فقرش به تارک برنهاد
...
1. از برای اهل قرب بارگاه
هست آن را طاعت و این را گناه
...
1. حق تعالی گفت با روح الامین
هین برو اخلاص ابراهیم بین
...
1. اکثراً اهل بهشتند ابلهان
ابلهان اینجا و آنجا از شهان
...
1. کو همه در راه یار ایثار کرد
هم تن و هم جان فدای یار کرد
...
1. کاخ سلطان چون سیاستگه بود
پیش مجرم بدتر از صد چه بود
...
1. این فنای بنده در مولا بود
این فنا از صد لقا اولی بود
...
1. این نه معنی فنا فی الله بود
هرکسی با این فنا همره بود
...
1. همچو اختر روز کاندر آسمان
نی ز جرم و نی ز نور آن نشان
...
1. ای خدا ای هم تو پیدا هم نهان
هم مکانها از تو پر هم لامکان
...