پس از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 75
1. پس خلیفه ساخت صاحبسینهای
تا بود شاهیش را آیینهای
1. پس خلیفه ساخت صاحبسینهای
تا بود شاهیش را آیینهای
1. مؤمنان از دست باد ضایره
جمله بنشستند اندر دایره
1. نک خیال آن فقیرم بیریا
عاجز آورد از بیا و از بیا
1. گفت آن درویش ای دانای راز
از پی این گنج کردم یاوهتاز
1. اندرین بود او که الهام آمدش
کشف شد این مشکلات از ایزدش
1. یک حکایت بشنو اینجا ای پسر
تا نگردی ممتحن اندر هنر
1. اشتر و گاو و قجی در پیش راه
یافتند اندر روش بندی گیاه
1. سوی جامع میشد آن یک شهریار
خلق را میزد نقیب و چوبدار
1. پس مسلمان گفت ای یاران من
پیشم آمد مصطفی سلطان من
1. سید ترمد که آنجا شاه بود
مسخرهٔ او دلقک آگاه بود