امشب از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) رباعی 82
1. امشب ز برای دل اصحاب مخسب
گوش شب را بگیر و برتاب مخسب
1. امشب ز برای دل اصحاب مخسب
گوش شب را بگیر و برتاب مخسب
1. اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب
کاندیشه ز روی مه حجابست حجاب
1. اندیشه و غم را نبود هستی و تاب
آنجا که شرابست و ربابست و کباب
1. ای آنکه تو دیر آمدهای در کتاب
گر بشتابند کودکان تو مشتاب
1. ای آنکه تو یوسف منی من یعقوب
ای آنکه تو صحت تنی من ایوب
1. ای دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب
در فرقت آفتاب چون ماه مخسپ
1. ای روی ترا غلام گلنار مخسپ
وی رونق نوبهار و گلزار مخسب
1. ای ماه چنین شبی تو مهوار مخسب
در دور درآ چو چرخ دوار مخسب
1. این باد سحر محرم رازست مخسب
هنگام تفرع و نیاز است مخسب
1. ای یار که نیست همچو تو یار مخسب
وی آنکه ز تو راست شود کار مخسب
1. بردار حجابها به یکبار امشب
یک موی ز هر دو کون مگذار امشب
1. بیجام در این دور شرابست شراب
بیدود در این سینه کبابست کباب