علمی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) رباعی 105
1. علمی که ترا گره گشاید به طلب
زان پیش که از تو جان برآید به طلب
1. علمی که ترا گره گشاید به طلب
زان پیش که از تو جان برآید به طلب
1. گر آب حیات خوشگواری ای خواب
امشب بر ما کار نداری ای خواب
1. گرم آمد عاشقانه و چست شتاب
برتافته روح او ز گلزار صواب
1. گر میخواهی بقا و پیروز مخسب
از آتش عشق دوست میسوز مخسب
1. مستند مجردان اسرار امشب
در پرده نشستهاند با یار امشب
1. هستم به وصال دوست دلشاد امشب
وز غصهٔ هجر گشته آزاد امشب
1. یارب یارب به حق تسبیح رباب
کش در تسبیح صد سالست و جواب
1. یاری کن و یار باش ای یار مخسب
ای بلبل سرمست به گلزار مخسب
1. آب حیوان در آب و گل پیدا نیست
در مهر دلت مهر گسل پیدا نیست
1. آری صنما بهانه خود کم بودت
تا خواب بیامد و ز ما بر بودت
1. آسوده کسی که در کم و بیشی نیست
در بند توانگری و درویشی نیست
1. آمد بر من چو در کفم زر پنداشت
چون دید که زر نیست وفا را بگذاشت