1 گرم آمد عاشقانه و چست شتاب برتافته روح او ز گلزار صواب
2 بر جملهٔ قاضیان دوانید امروز در جستن آب زندگی قاضی کاب
1 گر میخواهی بقا و پیروز مخسب از آتش عشق دوست میسوز مخسب
2 صد شب خفتی و حاصل آن دیدی از بهر خدا امشب تا روز مخسب
1 مستند مجردان اسرار امشب در پرده نشستهاند با یار امشب
2 ای هستی بیگانه از این ره برخیز زحمت باشد بودن اغیار امشب
1 هستم به وصال دوست دلشاد امشب وز غصهٔ هجر گشته آزاد امشب
2 با یار بچرخم و دل میگوید یارب که کلید صبح گم باد امشب
1 یارب یارب به حق تسبیح رباب کش در تسبیح صد سالست و جواب
2 یارب به دل کباب و چشم پرآب جوشانتر از آنیم که در خم، شراب
1 یاری کن و یار باش ای یار مخسب ای بلبل سرمست به گلزار مخسب
2 یاران غریب را نگهدار مخسب امشب شب بخشش است زنهار مخسب
1 آب حیوان در آب و گل پیدا نیست در مهر دلت مهر گسل پیدا نیست
2 چندین خجل از کیست خجل پیدا نیست این راه بزن که ره به دل پیدا نیست
1 آری صنما بهانه خود کم بودت تا خواب بیامد و ز ما بر بودت
2 خوش خسب که من تا به سحر خواهم گفت فریاد ز نرگسان خواب آلودت
1 آسوده کسی که در کم و بیشی نیست در بند توانگری و درویشی نیست
2 فارغ ز غم جهان و از خلق جهان با خویشتنش بدرهٔ خویشی نیست
1 آمد بر من چو در کفم زر پنداشت چون دید که زر نیست وفا را بگذاشت
2 از حلقهٔ گوش او چنین پندارم کانجا که زر است گوش میباید داشت