ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) رباعی 197
1. ای طالب اگر ترا سر این راهست
واندر سر تو هوای این درگاهست
1. ای طالب اگر ترا سر این راهست
واندر سر تو هوای این درگاهست
1. ای عقل برو که عاقل اینجا نیست
گر موی شوی موی ترا گنجانیست
1. ای فکر تو بر بسته نه پایت باز است
آخر حرکت نیز که دیدی راز است
1. ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست
وز دولت تو کیست که او همچو منست
1. ای لعل و عقیق و در و دریا و درست
فارغ از جای و پای بر جا و درست
1. این بانگ خوش از جانب کیوان منست
این بوی خوش از گلشن و بستان منست
1. این چرخ غلام طبع خود رایهٔ ماست
هستی ز برای نیستی مایهٔ ماست
1. این چرخ و فلکها که حد بینش ماست
در دست تصرف خدا کم ز عصاست
1. این جمله شرابهای بیجام کراست
ما مرغ گرفتهایم این دام کراست
1. این جو که تراست هر کسی جویان نیست
هر چرخ ز آب جوی تو گردان نیست
1. این سینهٔ پرمشغله از مکتب اوست
و امروز که بیمار شدم از تب اوست
1. این شکل سفالین تنم جام دلست
و اندیشهٔ پختهام می خام دلست