ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) رباعی 1547
1. ای دل تو بهر خیال مغرور مشو
پروانه صفت کشتهٔ هر نور مشو
1. ای دل تو بهر خیال مغرور مشو
پروانه صفت کشتهٔ هر نور مشو
1. ای دل گر ازین حدیث آگاهی تو
زین تفرقهٔ خویش چه میخواهی تو
1. ای زندگی تن و توانم همه تو
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
1. ای ساقی جان برین خوش آواز برو
ساز ازلیست هم بر این ساز برو
1. ای ظلمت شب مانع خورشید مشو
ای ابر حجاب روز امید مشو
1. ای عارف گوینده نوائی برگو
یا قول درست یا خطائی برگو
1. ای عشرت نزدیک ز ما دور مشو
وز مجلس ما ملول و مهجور مشو
1. ای ماه چو ابر بس گرستم بیتو
در مه به نشاط ننگریستم بیتو
1. ای مشفق فرزند دو بیتی میگو
هردم جهت پند دو بیتی میگو
1. با تست مراد از چه روی هر سو تو
او تست ولی باو میگو تو
1. با نامحرم حدیث اسرار مگو
با مردودان حکایت از یار مگو
1. بر آتش چو دیک تو خود را میجو
میجوش تو خودبخود مرو بر هر سو