بر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) رباعی 1178
1. بر شاه حبش زنیم و بر قیصر روم
پیشانی شیر برنویسیم رقوم
1. بر شاه حبش زنیم و بر قیصر روم
پیشانی شیر برنویسیم رقوم
1. بر میکده وقف است دلم سرمستم
جان نیز سبیل جام میکردستم
1. بر یاد لبت لعل نگین میبوسم
آنم چو بدست نیست این میبوسم
1. بوی دهن تو از چمن میشنوم
رنگ تو ز لاله و سمن میشنوم
1. بهر تو زنم نوا چو نی برگیرم
کوی تو گذر کنم چو پی برگیرم
1. بیدف بر ما میا که ما در سوریم
برخیز و دهل بزن که ما منصوریم
1. بیرون ز دو کون من مرادی دارم
بیشادیها روان شادی دارم
1. بیکار شدم ای غم عشقت کارم
در بیکاری تخم وفا میکارم
1. بیگانه مگیرید مرا زین کویم
در کوی شما خانهٔ خود میجویم
1. بیگاه شد وز بیگهی من شادم
امشب قنق است یار فرخزادم
1. تا آتش و آب عشق بشناختهام
در آتش دل چو آب بگداختهام
1. تا ترک دل خویش نگیری ندهم
وانچت گفتم تا نپذیری ندهم