13 اثر از شهریارنامه عثمان مختاری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شهریارنامه عثمان مختاری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار عثمان مختاری / شهریارنامه عثمان مختاری

شهریارنامه عثمان مختاری

1 یکی دشت پیش آمدش ناگهان که پیدا نبودش کنار و گران

2 همه دشت آکنده از خار بود برون رفتن از دشت دشوار بود

3 بپرسید کاینجا چو چیز است پس که از کینه اندر ستیز است بس

4 بگفتا بیابان موران بود تهی این بیابان ز گوران بود

1 بدین منزل هشتم از روزگار چه بینم ایا نامدار سوار

2 بگفتا چه سر بر زند آفتاب ببینی یکی ژرف دریای آب

3 که فیل از دمش کی گدا آورد کجا پیل را در چهار آورد

4 چه زان ژرف نیل ای یل نامدار به نیروی دادار آری گذار

1 چه خورشید تابان فروشد به چاه جهان شد بکردار تابنده ماه

2 برفتند بیرون ز بیشه چه باد فرود آمد آنگه یل پاکزاد

3 خدای جهان را ستودن گرفت همی روی بر خاک سودن گرفت

4 دگرباره گفتا به جمهور شاه که بر گوی با من ایا نیک خواه

1 فرود آمد آنگه یل دیوبند برآمد دم نای هندی بلند

2 شد آگه از آن سرخ پوش سوار که آمد ز پس نامور شهریار

3 بشد در شگفت آن یل نامور همی لب گزید و بجنباند سر

4 که چل روز رفت و بیامد چنین مراین نامور یل ز مغرب زمین

1 بر آن که یکی قلعه بینی شگرف نگردد کم از بس بلندیش برف

2 رسیده در آن قلعه بی بدل سر پاسبانان بپای زحل

3 در آن قلعه مضراب دارد نشست همه ساله ای گرد یزدان پرست

4 سپهبد چه بشنید افروخت رنگ کمر کین مضراب را بست تنگ

1 برانگیخت از جای سرکش سمند ستمکاره ارهنگ پولادوند

2 سر ره بخورشید مینو گرفت ازو ماند خورشید مینو شگفت

3 یکی دیو واژونه دید او بلند بدستش کمان و برش (بر) کمند

4 ز خورشید مینو بپرسید نام نخست آن ستمکاره دیو فام

1 شب تیره در بیشه راندند اسپ خروشان بکردار آذرگشسب

2 هوا سرد بود از دم زمهریر فرود آمد آنگه یل شیرگیر

3 بسی هیمه کردند از بیشه جمع دل خویش کردند ز اندیشه جمع

4 همانگاه آتش برافروختند همه چشم دانش فرو دوختند

1 چو این کوی زرین نمودار شد سر اختر شب نگونسار شد

2 دهل زن دگر بر دهل چنگ زد تبیره همی ناله جنگ کرد

3 ز هر دو سپه گشت اختر بلند خروش آمد و ناله نای هند

4 بگردون همین ناله سنج شد جهان باز از کینه در رنج شد

1 چه آمد به نزدیک ارهنگ تنگ سپه راست کرد و برآراست چنگ

2 دو لشکر برابر چه کشتند راست قیامت تو گوئی از آن دشت خواست

3 ز دیوان یکی دیو وارونه رای پی رزم برکرد مرکب ز جای

4 بشد نیز خورشید مینو چه شیر برآمد ز دیوان غو دار گیر

1 کنون ازسراینده داستان یکی داستان بشنو از راستان

2 کنون بشنو از رزم لهراسپ شاه ابا ترک پر کینه ارجاسپ شاه

3 چه ارجاسپ آن ترک پر کین و تلخ ز توران سپه برد از کین به بلخ

4 فرستاد از آن روی ارهنگ را سوی سیستان از پی جنگ را

آثار عثمان مختاری

13 اثر از شهریارنامه عثمان مختاری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شهریارنامه عثمان مختاری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی