13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی

1 وقت آن شد که به شمشیر زبان جدل آغازم و کارت سازم

2 نقد عزت که نه شایستهٔ توست از تو بستانم و کارت سازم

3 هر لباسی که بدوزم از هجو زیب قد چو منارت سازم

4 واندرین شهر به صد رسوائی بر خر هجو سوارت سازم

1 شخصی که به ریشیش چو نظر می‌دوزم صد فصل ز ریشخند می‌آموزم

2 اصلاح چو کرد خواست تاریخش را خندید یکی و گفت ریشت گوزم

1 باز طوفان اجل نابود ساخت گوهری از قلزم ز خار علم

2 باز دست مرگ بی‌هنگام کند میوه‌ای بایسته از اشجار علم

3 آن که در طفلی ز استعداد ذات بود پیدا در رخش آثار علم

4 وانکه در مهد از جبینش می‌نمود جوهر خالص گران مقدار علم

1 صبا به خدمت خدام خواجگی برسان نیاز من که به جان و دلش هوا خواهم

2 بگو اگرچه به عنوان شاعری هرگز نیامد است فرو سر به هیچ در گاهم

3 ولی چه بر سر راهم برای خرجی راه طمع نموده ره اینجا و برده از راهم

4 وگر بهم نرسد خرجی آن قدر بد نیست قبای خاصهٔ شاعر پسند اعلا هم

1 صاحبا من که بهر پیشکشت از سخن صد خزانه می‌خواهم

2 جز به آن در نمی‌فرستم مدح گنج در گنج خانه می‌خواهم

3 از خدا بهر کحل بینائی خاک آن آستانه می‌خواهم

4 ارتفاع اساس جاه تو را نه به حرف و افسانه می‌خواهم

1 سرا سروران جد اعلای تو محمد رسول امین کریم

2 که از بس به خلق خداوند بود به نام خود او را رئوف و رحیم

3 گران سنگ شد لنگر حلم او به خفت کشیدن ز خضم لعیم

4 به میراثش اکنون تو را می‌رسد تحمل باعدا ز خلق عظیم

1 اگر خرمنی را تبه کرد برقی که دودش گذر کرد از چرخ گردان

2 وگر خانه‌ای را ز جا کند سیلی که صد دیده گردیده چون ابر نیسان

3 وگر بحر جمعیتی خورده برهم که یک شهر را پرتوش کرده ویران

4 اجل گرد ماتم رسانیده دیگر ز صحرای غبرا به ایوان کیهان

1 چو خواجه میر حسن آن جهان عز و وقار ازین جهان به جهان دگر گرفت وطن

2 وز آشیان بقا شاهباز همت او هوای خلد برین کرد ازین خجسته چمن

3 سرشک ماتمیان در عزای او گردید چو سیل حادثه در بر و بحر شورافکن

4 خرد چو خواست ز هم اسم او به ایمائی شود وسیله تاریخ او بوجه حسن

1 ازین شش رباعی که کلکم نگاشت برای جلوس خدیو جهان

2 هزار و صد بیست تاریخ از او قدم زد برون هشت افزون بران

3 بدین سان که از هر دو مصرع زنند بهم خالداران دم از اقتران

4 دگر سادگان پس گروه نخست ثباتی و بر عکس آن همچنان

1 تبارک‌الله ازین حوض خانهٔ دلکش که در شک جوی جنانست و آبروی جهان

2 بنای بی‌خللش چون بنای روضه خلد هوای معتدلش چون هوای عالم جان

3 فکنده طرح شگرفی مهندس تردست که می‌چکد به مثل آب از طراوت آن

4 زبان خامه نقاش کرده صنعتها که در ثناش زبون است خامه دو زبان

آثار محتشم کاشانی

13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی