13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی

1 دلا چو ابر بهاری به نوحه و زاری به بار اشگ جگر گون ز دیده پرنم

2 که بهر تعزیه خواجه شاه منصور است لباس چرخ کبود از مصیبت و ماتم

3 فغان که زود همای وجود او فرمود ز باغ دهر توجه به آشیان عدم

4 کسی ز اهل کرم چون نبود بهتر ازو درین زمانه به لطف خصال و حسن شیم

1 صاحب از راه خداوند زمین و آب کن ای خداوندی ملاذی اعتضادی صاحبی

2 من که یک دینار را امروز صاحب نیستم چون توانم کرد آب صاحبی را صاحبی

1 می‌شد چو رضیع رازق پاک جلیل ملک و فلک و ملک به دارا تحویل

2 هر ملک و تجمل که اهم بود ز فلک دهر آن همه افکند به شاه اسمعیل

1 فارس میدان معنی حامدی بی‌نظیر آن که بود از بدو فطرت از سخندانان تمام

2 طبعش از شوخی چو میلی داشت از اندازه بیش با رخ گلفام و چشم شوخ و قد خوش خرام

3 شد مریض عشق و دردش بس که بی درمان فتاد می‌کشیدش خوش از کف توسن مستی لگام

4 در قیام این قیامت دل گمانی برد و گفت دور گوئی شد بهی زان شاعر شیرین کلام

1 چو خواجه میر حسن آن جهان عز و وقار ازین جهان به جهان دگر گرفت وطن

2 وز آشیان بقا شاهباز همت او هوای خلد برین کرد ازین خجسته چمن

3 سرشک ماتمیان در عزای او گردید چو سیل حادثه در بر و بحر شورافکن

4 خرد چو خواست ز هم اسم او به ایمائی شود وسیله تاریخ او بوجه حسن

1 همای آشیان سلطنت شهزاده سلطانم مه خورشید پرتو مه چه رایات سلطانی

2 مهین بانو که بر تخت تجرد داشت چون مریم ببر تشریف لم یمسسنی از بس پاکدامانی

3 به عزم گلشن فردوس زرین محملش ناگه به دوش حور و غلمان شد روان زین عالم فانی

4 چو کرد آن ثانی مریم وداع شاه عیسی دم پی تاریخ گفتم حیف و آه از مریم ثانی

1 پادشه ملک صباحت که بود هم به صفا پادشه وهم به نام

2 گلبن گلزار سیادت که داشت سرو حسد بر قد آن خوش‌خرام

3 ناگهش ایام ز بامی فکند راست چو مهر از فلک نیل‌فام

4 وز پی سال اجلش عقل گفت پادشه حسن فتاده ز بام

1 ایا ستوده وزیری که دور گردون را قضا سپرده به دست تصرف تو عنان

2 خلف‌ترین ولد مادر زمانه که ساخت مهین خدیو زمینت خدایگان زمان

3 رکاب قدر تو جائیست ای بلند رکاب که از گرفتن آن کوتهست دست گمان

4 هزار قرن اگر مهر و مه عروج کند به نعل رخش تو مشکل اگر کنند قران

1 همان اوج دولت شاه یحیی که پروازش گذشت از ذروهٔ ماه

2 به تنگ آمد دلش ناگه ازین بوم ز هم پروازی اقران و اشباه

3 چو بود از زمرهٔ همت بلندان ز شاخ سدره گردید آشیان خواه

4 چو بیرون از جهان می‌رفت می‌گفت زبان هاتفان الخلد مثواه

1 شهسواری که عرصهٔ گردون بست حکمش به حلقهٔ فتراک

2 کامکاری که فارس قدرش از سمک رخش راند تا به سماک

3 آصف دهر کش سلیمان وار خاتم حکم داد ایزد پاک

4 خلف المصطفی امین‌الدین زیب ذریت شه لولاک

آثار محتشم کاشانی

13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی