13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی

1 امیر اعدل اعظم پناه ملک و ملل ملاذ اهل جهان کارساز اهل زمان

2 ملک مواکب انجم سپاه مه رایت فلک سرادق کرسی بساط عرش ایوان

3 سپهر مرتبهٔ معصوم بیک آن که رساند صدای کوس تسلط به گوش عالمیان

4 ز ملک خود سفر حج گزید با خلقی که مثل او گوهری در صدف نداشت جهان

1 سرو را از نوید خلعت خاص بس که امیدوار گردیدم

2 نارسیده قبای تازه هنوز کهنه‌ها را تمام بخشیدم

1 ای مهین آصفی که عالم را آستان تو ملجاء است و پناه

2 وی گزین سروری که بر کرمت راستان دو عالمند گواه

3 وزرای دگر که داشته‌اند عزت و شان خود به جود نگاه

4 چون ازیشان چو شاعران دگر همت من نبوده احسان خواه

1 ای شهریار ذیشان کز غایت بزرگی شان تو بی‌نیاز است از مدح خوانی من

2 گرد بنای حسنت هست آهنین حصاری از پاس دعوت خلق چون پاسبانی من

3 این پاسبانی اما چون دولت تو باقیست جان نیز اگر برآید از جسم فانی من

4 دوش از عطیهٔ تو ای نوبهار دولت از شرم زردتر شد رنگ خزانی من

1 ای مالک ملک سپه مملکت مدار در ملک خویش آتش آزار را بکش

2 بعضی ز کفر پیرو اسلام نیستند اسلام را مدد کن و کفار را بکش

3 جمعی ز کینه در پی آزار مردمند آن دور مردمان دل آزار را بکش

4 اشرار از شرارهٔ قهر تو امینند روشن کن این شراره و اشرار را بکش

1 ای شهسوار عرصه همت که می‌کشند در راه جود غاشیه‌ات حاتمان به دوش

2 در جنب همت تو کریمان دیگرند گندم نمای روکش قلاب جو فروش

3 با آن که زآتش کرم هیچ به اذلی هرگز مرا نیامده دیگ طمع به جوش

4 اما ز عزت جو کمیاب پربها گر دیدهٔ پهن گوش امید از نوید دوش

1 والدمن خواجه میراحمد که بود از اعتقاد رشتهٔ مهر امیرالمؤمنین حبل‌المتقین

2 با گناه بی حد از دنیا چو رحلت می‌نمود داشت امید شفاعت زان شفیع‌المذنبین

3 لاجرم تاریخ فوتش هرکه کرد از من سوال گفتمش بادا شفیع وی امیرالمؤمنین

1 ای بر سبیل حاجت صد محتشم گدایت وی درکمال حشمت ارباب حاجت از تو

2 در کوچهٔ ظرافت عمری دواندام از جهل کردم در آخر اما کسب ظرافت از تو

3 از مهر من بناحق کردی تمسکی راست زانسان که اهل حجت کردند حیرت از تو

4 وین دم به رسم تحصیل دارد کسی که برده در عرصهٔ سیاست گوی صلابت از تو

1 سرا سروران جد اعلای تو محمد رسول امین کریم

2 که از بس به خلق خداوند بود به نام خود او را رئوف و رحیم

3 گران سنگ شد لنگر حلم او به خفت کشیدن ز خضم لعیم

4 به میراثش اکنون تو را می‌رسد تحمل باعدا ز خلق عظیم

1 آن سپهر ایوانکه از بخت بلند داردش کیوان به صد اخلاص پاس

2 وان فلک مسند که می‌گوید ملک پاسبان آستانش را سپاس

3 میرامین‌الدین محمد که آسمان ارتفاع از شان او کرد اقتباس

4 وز بلندی زد سر ایوان وی طعنهٔ کوته کمندی بر حواس

آثار محتشم کاشانی

13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی