دلا بنگر این بیمحابا از محتشم کاشانی قطعه 60
1. دلا بنگر این بیمحابا فلک را
که شد تا چه غایت به بیداد مایل
...
1. دلا بنگر این بیمحابا فلک را
که شد تا چه غایت به بیداد مایل
...
1. ملا ابوالحسن که در محیط وجود او
زین خاکدان رساند به افلاک موج فضل
...
1. قاضی آن عالم اسرار قدر
که خرد خواندیش استاد عقول
...
1. میشد چو رضیع رازق پاک جلیل
ملک و فلک و ملک به دارا تحویل
...
1. دلا چو ابر بهاری به نوحه و زاری
به بار اشگ جگر گون ز دیده پرنم
...
1. پادشه ملک صباحت که بود
هم به صفا پادشه وهم به نام
...
1. بر روی فرش اغبری مستدیر سقف
در زیر چرخ چنبری لاجورد فام
...
1. گلبن گلزار سیادت که بود
زبدهٔ سادات ذوی الاحترام
...
1. فارس میدان معنی حامدی بینظیر
آن که بود از بدو فطرت از سخندانان تمام
...
1. سرو را از نوید خلعت خاص
بس که امیدوار گردیدم
...
1. وقت آن شد که به شمشیر زبان
جدل آغازم و کارت سازم
...
1. شخصی که به ریشیش چو نظر میدوزم
صد فصل ز ریشخند میآموزم
...