13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی

1 سپهر حوصله آن ابر دست دریا دل که جیب و دامن پر زر به سایل افشاند

2 حساب بخشش او در جهان به خلق خدا به غیر قادر دانا کسی نمی‌داند

3 در اولم یکی از قابلان لطف چو دید به تحفه خواست مرا شرمسار گرداند

4 ولی در آخر کارم چو یافت ناقابل به آن رسید که آنها که داده بستاند

1 ای کریمی که ز لطفت همه ذرات جهان جرعهای کرم از جام عطا نوشیدند

2 نیست پوشیده که در مدح سلاطین قدیم شعر را بهر طمع آن همه می‌کوشیدند

3 طمعی نیست مرا لیک ملولم که چرا مدح من گفتم و خلعت دگران پوشیدند

1 مسافران سبک سیر عالم ملکوت که چون متاع سخن ز آسمان فرود آرند

2 هزار خیل خریدار گرم سودا را بر متاع خود از چرخ در سجود آرند

3 در آفرینش شخصی سخن به معجزشان همیشه زنده بود آن چه در وجود آرند

1 خان جم جاه پادشاه منش ملک کامکار ملک وجود

2 آسمان سداد و بحر و داد نسخهٔ لطف کردگار ودود

3 سر گردنکشان محمدخان که کنندش سران به طول سجود

4 آن که حزمش به صولجان ظفر گوی نصرت ز کائنات ربود

1 میر حیدر گوهر درج ورع کز عدم نامد نظیرش در وجود

2 بس که قابل بود در آغاز عمر از هدایت بر رخش درها گشود

3 گشت اکرم نزد حق کاندر رخش نور عندالله اتقیکم نمود

4 زبدهٔ ساداتش ار خوانم رواست کز همه گوی صلاحیت ربود

1 ای جوان بخت مدبر که در اصلاح امور خرد پیر ز تدبیر تو شرمنده شود

2 در روا کردن حاجات شتابی داری کز تو امسال روا حاجت آینده شود

3 هستی ای خسرو فرهاد لقب قابل آن که شود خسرو اگر زنده تو را بنده شود

4 مهر هر صبح گه از بهر سرافرازی خویش بعد صد سجده به پای تو سرافکنده شود

1 هرکه از بهر خواجگان زمان گفت مدحی بهر چه خواست رسید

2 طبع من نیز در مدیح شما شاعری کرد و خواجگی را دید

1 آه کامسال اندرین بستان سرای دهر هر گل را که بهتر دید چید

2 واندرختی را که خوش‌تر بود پار چرخ ناخوش خوی از بی‌خش برید

3 وانکه در برداشت تشریف قبول دست مرگ اول لباس او برید

4 لاجرم زان پیشتر کاید ز شیب شاه راه عمر را پایان پدید

1 خلوت افروز گوشهٔ وحدت علم افراز عالم توحید

2 آن که بود از صلاح بهر فلاح در بلاد سداد سد سدید

3 وان سبک روح حلم پیشه که بود در گران لنگری فرید و وحید

4 در بحر صلاح روحی بیک که چه او صالحی زمانه ندید

1 محتشم تا کی کشم از ناسزاگویان عذاب آخر از بی‌طاقتی تیغ جزا خواهم کشید

2 گر حسام هجو خواهم داشت زین پس در غلاف برخلاف ماسلف آزارها خواهم کشید

3 می‌زند چون تیغ طعنم خواه دشمن خواه دوست می‌کشم تیغ زبان ورنه جفا خواهم کشید

4 تا غنیمان را کنم هریک به کنجی منزوی خویش را بیرون ز کنج انزوا خواهم کشید

آثار محتشم کاشانی

13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی