13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی

1 مه اوج سیادت میر جعفر ز علم جعفری چون کامجو شد

2 به ملک دانش از نوسکه‌ای زد که نقد علم ازو بس تازه رو شد

3 چو باد آن گاه راه کعبه سر کرد وزان خاک وجودش مشگ بو شد

4 بر او بارید چندان ابر رحمت که غرق لجه لاتقنطو شد

1 گلبرگ نو دمیدهٔ محمد تقی که بود پاکیزه طینت و ملکی خوی و پاکزاد

2 در باغ دهر نشو و نمائی نیافته از تند باد حادثه ناگاه شد به باد

3 در چشمه سار چشم زند دیدهٔ پدر صد جوی خون ز هجر گل روی خود گشاد

4 ای همنشین اگر طلبند از تو هم‌دمان تاریخ آن لطیف گل گلشن مراد

1 زبدة الاخوان فصیح خوش کلام صاحب نظم و مقالات فصیح

2 آن که در شعر و معما روز و شب می‌ستودش دهر مخفی و صریح

3 از صبوح و باده او را گشته بود چهرهٔ شخص کمالاتش صبیح

4 ناگه از بیداد صیاد اجل داد جان بر باد چون صید ذبیح

1 سید عالی نسب قاضی عمادالدین که شد صد خلل در کار شرع از فوت آن عالی‌جناب

2 چون ز دانش داشت ملک شرع در زیر نگین شاه ملک شرع شد تاریخش از روی حساب

1 زین زمان خلاصه ذریت نبی مهر سپهر مرتبهٔ ماه فلک جناب

2 یعنی قوام ملت و دین آن که در جهان ننهاد پای سعی جز اندر ره صواب

3 هم خورده بذر مزرع جودش بزرگ و خرد هم خوشه‌چین خرمن او بود شیخ و شاب

4 چون آن یگانه مطلع انوار فیض بود سر بر زد از سپهر وجودش دو آفتاب

1 محتشم تا کی کشم از ناسزاگویان عذاب آخر از بی‌طاقتی تیغ جزا خواهم کشید

2 گر حسام هجو خواهم داشت زین پس در غلاف برخلاف ماسلف آزارها خواهم کشید

3 می‌زند چون تیغ طعنم خواه دشمن خواه دوست می‌کشم تیغ زبان ورنه جفا خواهم کشید

4 تا غنیمان را کنم هریک به کنجی منزوی خویش را بیرون ز کنج انزوا خواهم کشید

1 ای چراغ منتظر سوزان که می‌باید مرا بهر برخورداری از هر وعده‌ات عمری دگر

2 وی خدیو صبر فرمایان که می‌باید تو را بینوائی بر در از ایوب صبر اندوزتر

3 با وجود آن که دست درفشانت مسرفی است کز عطای اوست کان در خوف و دریا در خطر

4 در بنای مستقیم الجود میریزد مدام از نی کلکت شکر همچون نبات از نیشکر

1 ای فلک حشمت که در دکان نظم محتشم به ز مدح مشتری گیر تو یک پرگاله نیست

2 وان عروسان را که در عقد تو می‌آرد به نظم هیچ یک را احتیاج صنعت دلاله نیست

3 نطقش از شیرینی در ثنایت می‌نهد بر سر هم آن قدر شکر که در بنگاله نیست

4 با دگر اشعار کز پی می‌رسد این قطعه هست کاغذی باوی که کوتاهیش در دنباله نیست

1 خان جم جاه پادشاه منش ملک کامکار ملک وجود

2 آسمان سداد و بحر و داد نسخهٔ لطف کردگار ودود

3 سر گردنکشان محمدخان که کنندش سران به طول سجود

4 آن که حزمش به صولجان ظفر گوی نصرت ز کائنات ربود

1 سگ علی ولی حیرتی که همچو نصیر نبود در دل او جز محبت مولا

2 به دوستی علی رفت و بهر تاریخش شفاعت علی آمد ز عالم بالا

آثار محتشم کاشانی

13 اثر از قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی