9 اثر از قصاید در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار محتشم کاشانی

1 بر دوش حاملان فلک باد پایدار برجیس وار هودج بلقیس کامکار

2 مریم عفاف فاطمه ناموس کش سپهر خواندست پادشاه خوانین روزگار

3 مخدومهٔ جهان که اگر ننهد آسمان بر رای او مدار نیابد جهان قرار

4 تاج سر زمان که زمین حریم او فرسوده شد ز ناصیهٔ شاه و شهریار

1 گشت در مهد گران جنبش دهر آخر کار خوش خوش از خواب گراندیدهٔ بختم بیدار

2 ادهم واشهب پدرام شب و روز شدند زیر ران امل از رایض صبرم رهوار

3 داروی صبر که بس دیر اثر بود آخر اثری داد که نگذشت ز دردم آثار

4 کشتی را که به یک جذبهٔ گرداب تعب دور می‌برد به ته بخت کشیدش به کنار

1 بر آصف سخی دل به اذل بود سه عید چون عهد او مبارک و فرخنده و سعید

2 عید نخست عید مه روزه که آمده شکل هلال او در فردوس را کلید

3 عید دوم حکومت شهری که صاحبش فتاح خیبر آمده ذوالقدة الشدید

4 عید سوم وزارت نواب کامیاب شهزادهٔ بزرگ نسب مرشد رشید

1 دی قاصدی به کلبهٔ این ناتوان رسید کز مقدمش هزار بشارت به جان رسید

2 از مژده‌ای که فهم شد از دلنوازیش دل را نوید خرمی جاودان رسید

3 گردی که سرمهٔ‌وش زرهٔ خود به من رساند آسایشی به دیدهٔ بی‌خواب از آن رسید

4 عطری که چون عنبر بر اطراف من فشاند از جنبش نسیم بهر بوستان رسید

1 داد کوشش اندر عزت مور ذلیل سامی القاب سلیمان منزلت سلطان خلیل

2 کعبهٔ حاجات کز حاجت گشاده بر درش از دو عالم صد طریق و صد صراط و صد سبیل

3 هم به بخشش بی‌مثابه هم بریزش بی‌همال هم به همت بی‌مثال هم به احسان بی‌عدیل

4 بر صراطی چون دم شمشیر آسان بگذرد نور او گر کور مادرزاد را گردد دلیل

1 همایون باد شغل آصفی بر آصف عادل چه آصف ظل ظل‌الله عبداله دریا دل

2 خداوندا کف به اذل که کرد آیات احسان را پس از شان خود ایزد یک به یک در شان او نازل

3 عموم سجدهٔ شکر ظهور او رسانیده سر هاروت را هم بر زمین اندر چه بابل

4 فلک یابد زمین را بر زبر از نقطه کوچکتر ز بار حلم او گر نقطه بارا شود حامل

1 باز شد چشم جهان ای بخت خواب آلودهان صبح دولت می‌دمد برخیز زین خواب گران

2 بالش زیر سرت کان مانده از اصحاب کهف مالشی ده چشم غفلت را و سر بردار از آن

3 اسب چوبین پای امیدت که نقش عرصه بود تمشیت فرمای دهر از تقویت کردش روان

4 بهر دفع ظلمت ادبار از ضعف امید ماه می‌جستی ز اقبال آفتابی شد عیان

1 شد عراق آباد روزی کز خراسان شد روان دوش بر دوش ظفر رایات شاه نوجوان

2 پاسبان ملت و دین قهرمان ماء و طین آسمان عز و تمکین پادشاه انس و جان

3 صورت لطف خدا کهف‌الوری نورالهدی اختر بیضا ضیا چشم جهان بین جهان

4 ضابط قانون دولت حافظ ملک و ملل حارث ایران و توران باعث امن و امان

1 روزه رفت و آمد از نزدیک مخدوم الانام بر سر من مشفقی با عیدی عید صیام

2 وه چه مخدوم آن که هست از رفعت ذات کریم سرور اهل کرم سردار و سرخیل کرام

3 وه چه سر خیل آن که خیل خسروان عصر را می‌تواند داد در یک بزم باهم انتظام

4 اختر بیضا تجلی گوهر دری شعاع داور دارا تجمل والی والامقام

1 ای نثار شام گیسویت خراج مصر و شام هندوی خال تو را صد یوسف مصری غلام

2 چهره‌ات افروخته ماه درخشان را عذار جلوه‌ات آموخته کبک خرامان را خرام

3 کاکلت بر آفتاب از ساحری افکنده ظل سنبلت بر روی آب از جادوئی گسترده دام

4 طوبی از قدت پیاپی می‌کند رفتار کسب طوطی از لعلت دمادم می‌کند گفتار وام

آثار محتشم کاشانی

9 اثر از قصاید در دیوان اشعار محتشم کاشانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار محتشم کاشانی شعر مورد نظر پیدا کنید.