1 باد مسعود و همایون خلعت شاه جهان بر وزیر جم سریر کامکار کامران
2 آصف اعظم مهین دستور خاقان عجم مرکز عالم گزین معیار پرگار جهان
3 میرزا سلمان سلیمان زمان فخر زمین پایهٔ دین و دول سرمایهٔ امن و امان
4 آن که از جوهرشناسی روز بازار ازل فخر کرد از جوهر ذاتش زمین بر آسمان
1 صد شکر کز شفای شهنشاه کامران نوشد لباس امن و امان در بر جهان
2 از کسوت کسوف برون آمد آفتاب وز قیروان کشید تتق تا به قیروان
3 ماهی که یک دو مرحله آمد فرو ز اوج بازش نشانده است ولایت بر آسمان
4 نجم سپهر سلطنت آن رجعتی که داشت با استقامت ابدی یافت اقتران
1 رایت فتح جدید گفت شه کامران داور نصرت قرین خسرو صاحبقران
2 حمزهٔ ثانی که کرد صیت جهانگیریش گام خبرها سبک گوش فلکها گران
3 مژدهٔ اقبال او شد متحرک جناح پیش رو صد هزار مرغ بشارت رسان
4 دهر به یکدم چنان شد متغیر که گشت ظلم مبدل به عدل فتنه به امن و امان
1 دمید صبحی و از پرتو دمیدن آن به ذرهای نظر افکند آفتاب جهان
2 چه صبح چهره نمایندهٔ هزار امید که مشکل است بیانش به صدهزار زبان
3 چه آفتاب بلند اختر سپهر جلال که برد طلعت او ظلمت از زمین و زمان
4 مدار اهل زمین اعتماد دولت و دین حفیظ ملک و ملل پاسبان کون و مکان
1 آیت اقبال شد رایت سلطان حسن حمد خداوند را اذهب عناالحزن
2 آن که نسیم از درش گر گذرد بر قبور مردهٔ صد ساله را روح در آید به تن
3 آن که غضب رایتش گر فتد از حلم دور جان مسیحا زند خیمه برون از بدن
4 ذات نکو طینتش زینت صد بارگاه وضع گران رتبتش زیور صد انجمن
1 کاشان که مصر روی زمین است در جهان میخواست در ولای چنین یوسفی چنان
2 یعنی چراغ چشم امیر بزرگوار مهر زمین فروغ ده ماه آسمان
3 یعنی گزیدهٔ نایب نواب نامدار دارای کامران سروسر خلیل ترکمان
4 یعنی امین بار گه سلطنت که هست بالا ترش ز منظرهٔ لامکان مکان
1 ایا صبا برسان تحفهٔ درود و سلام ز کمترین خلایق به بهترین انام
2 پناه ملک و ملل پاسبان دین و دول جهان علم و عمل کاشف حلال و حرام
3 سمی صدر رسل هادی جمیع سبل سر رئوس امم تاج تارک اسلام
4 خدایگان صدور جهان که در آفاق صدارت از شرفش در تفاخر است مدام
1 ای دهر پیر عیش ز سر گیر کاسمان مهد زمین سپرد به دارای نوجوان
2 ای چرخ خوش بگرد که خوش بیدرنگ گشت دوران به کام شاه جوان بخت کامران
3 ای دور پای بر سر اندوه زن که زد عیش ابد صلا به خدیر جهان سنان
4 خرم شو ای بسیط زمین کاین بساط شد موکب نشین خسرو آخر زمانیان
1 بود به چنگ درنگ جیب مهم جهان تا به میان زد قضا دامن آخر زمان
2 در طبقات ملوک پادشهی برگزید تیغ زن و صفشکن شیردل و نوجوان
3 خوانده ز آیندگی خطبهٔ پایندگی بسته ز پایندگی راه بر آیندگان
4 خسرو مهدی ظهور کز نصفت گستری ریشه دجال ظلم کند ازین خاکدان
1 اقبال بین که از پی طی ره وصال پرواز داده شوق به مرغ شکسته بال
2 بردمید از آن تن خاکی که جنبشش صد ساله بعد داشت ز سر حد احتمال
3 افتادهای که بود گران جان تر از زمین شوقش به ره فکند شتابان تر از شمال
4 شد دست چرخ پر شهب از بس که میجهد در زیر پای خیل بغال آتش از امال