به عنوان عیادت ساخت از محتشم کاشانی قصیده 70
1. به عنوان عیادت ساخت مقدار مرا افزون
فلک مقدار ذی عزت عزیز حضرت بیچون
1. به عنوان عیادت ساخت مقدار مرا افزون
فلک مقدار ذی عزت عزیز حضرت بیچون
1. مژده عالم را که دهر از امر ربالعالمین
بهر شاه نوجوان رخش خلافت کرد زین
1. داده فزون از فلک زیب زمان و زمین
مایهٔ امن و امان میر محمد امین
1. یارب از عزالهی قرنها دارد نگاه
جای شاهان جهان سلطان محمد پادشاه
1. به صبر یافت نهال امید نشو و نمائی
فتاد پادشهی عاقبت به فکر گدائی
1. بر اشراف این عید و آن کامکاری
مبارک بود خاصه بر شهریاری
1. درین ضعف آن قدر دارم ز بیماری گر انباری
که بر بومی که پهلو مینهم قبریست پنداری
1. بده داد طرب چون شد بلند از لطف ربانی
به نامت خطبهٔ دولت برایت رایت خانی
1. به شاه شه نشان تا باشد ارزانی جهانبانی
به آن دستور عالیشان وزارت باد ارزانی
1. از آنم شکوه است از طول ایام پریشانی
که پایم کوته است از درگه نواب سلطانی
1. بیا ای رسول از در مهربانی
به من یاری کن چون یاران جانی
1. دوستان مژده که از موهبت سبحانی
میرسد رایت منصور محمد خانی