10 اثر از شهرآشوب در توصیفات مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شهرآشوب در توصیفات مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.

شهرآشوب در توصیفات مسعود سعد سلمان

1 چون ابر مکن دیده را نگارا بر روی خود از اشک همچو ژاله

2 لاله ست رخ تو و زیانش دارد گردد تبه از ژاله برگ لاله

1 ای خجسته بر چو سیم تو را تیغ بدریده غیبه جوشن

2 آنکه شمشیر زد همی گه جنگ قصد زحمت نکرد گاه زدن

3 دل تو هست سنگ مغناطیس به سوی خویش می کشد آهن

1 ای بت زیبا کافر دلی و کافر دین کفر و ایمان شده از زلف و رخت هر دو یقین

2 اگر آن ظلمت کاندر دل پر ظلمت توست روز را بودی تاریک شدی روی زمین

3 وگر آن نور که بر دو رخ نورانی توست در دلت بودی جای تو بدی خلد برین

1 زرد کردی رخم به انده و غم لعل کردی دهان تنبول تن

2 در دندانت تا عقیق شدست لعل گشته ست جزع دیده من

1 ز آب چشم من ای دوست روی و موی بشوی که این چو برکه معبود توست و تو ترسا

2 گلوی وصل من از تیغ هجر خویش مبر که ذبح حیوان در مذهب تو نیست روا

1 تیغ قهرت چو به وقت اندر دست رویت از پس چو مهر تابنده

2 بانگ به وقت چو نفخ صور شده ست که چو بشنیدمش شدم زنده

1 آمد آن حور و دست من بربست زدم استادوار دست به شست

2 ز نخ او به دست بگرفتم چون رگ دست من به شست بخست

3 گفت هشیار باش و آهسته دست هر جا مزن چو مردم مست

4 گفتم ار من به دست بگرفتم ز نخ ساده تو عذرم هست

1 خورشید ملاحت است رویش نورش به جهان شده است سایر

2 پرگار لطافت است دستش بی نقطه همی کشد دوایر

1 ز بس که در غم هجرت ز دیده ریزم آب به دیدگان من ای دوست راه یافت خلل

2 سبل گرفت مرا دیده و تو می گویی به غمزه برگیر از روی دو دیده سبل

1 دو زلف تو صنما عنبر و تو عطاری به عنبر تو همی حاجب اوفتد ما را

2 مرا فراق تو دیوانه کرد و سرگردان ز بهر ایزد دریاب مر مرا یارا

3 بمان بر تن من زلف عنبرینت که هست علاج مردم دیوانه عنبر سارا

آثار مسعود سعد سلمان

10 اثر از شهرآشوب در توصیفات مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شهرآشوب در توصیفات مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.