1 ای شاه جهان جهان شد از داد تو شاد تو داد جهان ده که جهان داد تو داد
2 تو شاه پسندیده جهان ملک تو باد سقای تو ابر باد و فراش تو باد
1 چون باره فتح تو به میدان تازد با تیغ تو بدسگال تو جان بازد
2 تاج تو همی به سود کیوان یازد تخت تو همی بر آن جولان سازد
1 زنده به تو مانده ام من ای جان جهان زیرا که بدیده ام به تیمار تو جان
2 هر جا که موافقت درآید به میان صد سال توان زیست به یک جا آسان
1 در بند تو ای شاه ملکشه باید تا بند تو پای تاجداری ساید
2 آن کس که ز پشت سعد سلمان آید گر زهر شود ملک تو را نگزاید
1 من غرقه ز خون دیده بودم همه شب بالله که هوا ندیده بودم همه شب
2 از شادی دل رسیده بودم همه شب در سایه غم خزیده بودم همه شب
3 تا نرگس تو چو گل شد و گل بیخواب وز آتش روی تو روان بود گلاب
4 تابیده به پیش رویت آن زلف بتاب چون باده بر آبگینه بر روی تو آب
1 از بخشش دست من ز سیم و زر پرس وز خوی خوشم ز مشک و از عنبر پرس
2 وز قوت بازوی من از خنجر پرس وز هیبت من ز راه چالندر پرس
1 از هر جنسم چو شاه بگشادی راه از بخت مرا فزون شدی رتبت و جاه
2 هر بار چو زر آمدم از دولت شاه این بار چو گوهر آیم انشائالله
1 تا این دل من تو را خریدار آمد در دست بلا و غم گرفتار آمد
2 نزد تو تن عزیز من خوار آمد چونین که تویی با تو مرا کار آمد
1 ساقی که به دست من دهد جام شراب از می کنمش تهی و از دیده پر آب
2 می خوردن من درین غمان هست ثواب گر درد کم آگاه بود مرد خراب
1 مادر که مرا بزاد زاد از پی تو هم ایزد که جان داد داد از پی تو
2 گر نیستم ای نگار شاد از پی تو خون شمع دلم تافته باد از پی تو