ملکا بنشین بر تخت از مسعود سعد سلمان مقطع 97
1. ملکا بنشین بر تخت به کام
می مشکین خور در زرین جام
...
1. ملکا بنشین بر تخت به کام
می مشکین خور در زرین جام
...
1. ابرم که همی ز دریا بردارم
وآنگاه همی به دریا بر بارم
...
1. ای بزرگی که همتت گوید
من به قدر آسمان دوارم
...
1. ای تو بحر و فضایل تو درر
وای تو چرخ و مکارم تو نجوم
...
1. ای بخت بد که هیچ نبودم من از تو شاد
هر لحظه ای ز زخم تو درد دگر کشم
...
1. ای نسیم صبا تحیت من
برسان نزد خواجه ابراهیم
...
1. از وفات امیر یعقوبم
تازه تر شد وقاحت عالم
...
1. این چنین روز مر حریفان را
پای باید کشید در دامن
...
1. چو من جریده اشعار خویش عرض کنم
نخست یابم نام تو بر سر دیوان
...
1. به خدمت آمد فرخنده فصل فروردین
مهی که تازه ازو گشت عز و دولت و دین
...
1. دوشم جمازه به کف آمد کش
با بور خویش گفتم جولان کن
...
1. بوستان شد همچو روی دوستان
باز روی دوستان چون بوستان
...