ای از خیام نیشابوری ترانهی خیام (صادق هدایت) 1
1. ای بیخبران شکلِ مُجَسَّم هیچ است،
وین طارَمِ نُهْسپهرِ اَرْقَم هیچ است،
...
1. ای بیخبران شکلِ مُجَسَّم هیچ است،
وین طارَمِ نُهْسپهرِ اَرْقَم هیچ است،
...
1. دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است،
و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است،
...
1. دنیا به مراد رانده گیر، آخِر چه؟
وین نامهٔ عمر خوانده گیر، آخِر چه؟
...
1. * رندی دیدم نشسته بر خِنْگِ زمین،
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین،
...
1. این چرخِ فلک که ما در او حیرانیم،
فانوس خیال از او مثالی دانیم:
...
1. چون نیست زِ هرچه هست جُز باد به دست،
چون هست زِ هرچه هست نُقصان و شکست،
...
1. بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
...