6 اثر از غزلیات خالد نقشبندی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات خالد نقشبندی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار خالد نقشبندی / غزلیات خالد نقشبندی

غزلیات خالد نقشبندی

1 کیست این کز نگهی رهزن صد جان باشد هر زمان جلوه کنان بر سر میدان باشد

2 خسروانه چو پی گوی دواند گلگون سر حد کوه کنش در خم چوگان باشد

3 حور از عکس رخش دست ز حسن خود شست وای بر حال اسیری که از انسان باشد

4 این همه فتنه کز آن کاکل مشکین خیزد ابله آن است که اندر خم ایمان باشد

1 به اکسیر وحیل هر خاک راهی زر نخواهد شد همه بد اصل سنگی در بها گوهر نخواهد شد

2 سلیمانی نزیبد هر که را خاتم بود در کف و آن کو آینه می سازد اسکندر نخواهد شد

3 همه کس خویش را عاشق تواند کرد چون بلبل ولی پروانه وش جویای ترک سر نخواهد شد

4 همه گلگون سواری خسرو پرویز نتواند گفت همه زیبا رخی شیرین صفت دلبر نخواهد شد

1 جانا بیا که بی تو جهان جمله واله شد بس دل ز داغ نرگس مستت گلاله شد

2 آماده است بزم به امید مقدمت قد چنگ و اشک تار و دوچشمم پیاله شد

3 در در طفلیت تملک دلها وظیفه بود بی حجت و کنون خط سبزت قباله شد

4 بودم امید بوسه ای از لب چشم تو آن را به چاه غبغبت از وی حواله شد

1 سایه این خرگه نیلی کرا مامن بود یا در این دنیا کجا آسایش یک تن بود

2 گردش گردون هزاران خاندان باد داد نه همین بد مهری اش با تست یا با من بود

3 چشم عبرت برگشا و طاق کسری را ببین پرده دارش عنکبوت و جغد نوبت زن بود

4 شهریارانی که بر اورنگ زرین خفته اند نیک بنگر تا کجا شان منزل و مسکن بود

1 جان به استقبال جانان می‌رود تشنه سوی آب حیوان می‌رود

2 بلبل شیدا شد آزاد از قفس سوی گلگشت گلستان می‌رود

3 زین عجایب‌تر چه باشد در جهان مهر را شب‌پره مهمان می‌رود

4 تا ز کف دامان یارم شد برون خونم از مژگان به دامان می‌رود

1 مژده ای یعقوب دل کان یوسف کنعان رسید محنت بی‌انتهای هجر را پایان رسید

2 باز گردد ای جان بر لب آمده کان نازنین عیسی مریم صفت بهر علاج جان رسید

3 کوه غم بر باده ده ای دل که با باد صبا بر مشمامم بوی خاک مقدم جانان رسید

4 تلخی دوران به یک سر محو شد از دل مرو چون نسیمی بر مشامم زان گل خندان رسید

1 سوگند به خالی ز رخت گشته پدید سوگند به خطی که به گردش بدمید

2 سوگند به آن قامت چون سرو چمن کاندر هوسش عمر به پایان برسید

3 سوگند به آن فتنه که چشمش گویند و آنگاه قسم به آن هلال شب عید

4 سوگند به آن لعل لب و مایه جان هر کس که بدبدش لب حسرت بگزید

1 ای به امید وصالت تلخی هجران لذیذ آب تیغت در گلو چون قطره حیوان لذیذ

2 لذت زیبایی خال رخت از دل نرفت وه که هندو بچه مینو بود چندان لذیذ

3 گاه مژگانت رباید از کفم دل، گاه خط در گلستان رخت هم خار و هم ریحان لذیذ

4 جان من از دوریت جانم به لب نزدیک شد هوشمندان جان نپندارند بی جانان لذیذ

1 ندارد هیچ کس یاری چو یار من همایون فر خجسته طلعت و فرخ رخ و ماه و سعید اختر

2 صنوبر قامتی،آهو شکاری، کبک رفتاری سمن بوئی، قمر روئی، ملک خویی، پری پیکر

3 جبین مری، پری چهر، ستمکاری، دل آزاری شهی سرکش، بتی سر خوش، نگار آتش، مه انور

4 به طلعت خور، به سیما مه، به مو سنبل، به خط سبزه دهان غنچه، لبان پسته، زبان طوطی، سخن شکر

1 روزم از هجران شب دیجور شد بار دگر لاله سان شد دل، ز داغ لاله رخسار دگر

2 بر دل از بیداد چرخم بود چندان بار غم داغ غربت بر سر هر بار شد بار دگر

3 چنگ شد قامت ز درد دوری و از خون دل تا قدم پیوسته شد بر هر مژه تار دگر

4 چاک خواهم زد گریبان را چو گل زین غم که شد نو گل گلزار جانم زیب دستار دگر

آثار خالد نقشبندی

6 اثر از غزلیات خالد نقشبندی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات خالد نقشبندی شعر مورد نظر پیدا کنید.