6 اثر از غزلیات خالد نقشبندی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات خالد نقشبندی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار خالد نقشبندی / غزلیات خالد نقشبندی

غزلیات خالد نقشبندی

1 جای جانان است اینجا مایه جانم کجاست؟ منزل سلطان خوبان است سلطانم کجاست؟

2 همچو مجنون کوه هامون می نوردم بهر او سو بسو می جویمش اما نمیدانم کجاست؟

3 چون کواکب صف به صف فوج بتان در جلوه اند شاه خوبانم کجا خورشید رخشانم کجاست؟

4 سخت سرگردانم اندر این شب تاریک هجر روشنی بخشم کجاست شمع شبستانم کجاست؟

1 بی روی توام ای مه نو خانه خراب وز هجر توام صبر به دل نقش بر آب است

2 در خواب توان دیدنت و خواب نیاید از بس که مرا دیده اقبال به خواب است

3 دوشم به نگاه تو دل از باده غنی بود خون جگر امشب می و غم جام شراب است

4 گر بار دگر دست دهد آن می لعلت ما را چه غم از فوت نی و چنگ و رباب است

1 ز رشک سرو قدت، سرو پای در خاک است کتان پیرهن گل ز روت صد چاک است

2 کنایت از دهن توست سر جوهر فرد برون ز دایره فهم و حد ادراک است

3 چو بگذری به سر کوی کشتگان غمت هزار جان گرامیت بند فتراک است

4 نه دیده من مسکین نظلره باشد و بس نظاره ات همه شب چشم هشت افلات است

1 گر چه اسباب طرب پیش من امشب نه کم است شادیم بی گل روی تو همه درد و غم است

2 داب ارباب محبت نبود آسایش لذت عاشق دل سوخته اندر الم است

3 به امید سر خود پای منه در ره عشق که در این مرحله سر باختن اول قدم است

4 گردن شیشه می گیر و سفالینه جام اگرت آرزوی تاج کی و جام جم است

1 هرگز ترحمی به من مبتلات نیست معلوم شد مرا که تو خوف خدات نیست

2 مرا در قمار عشق تو جان باختیم لیک با آن دورخ تو شاهی و پروای مات نیست

3 بهر بلای جان سخنی جستم از لبت خرسند کن بلات مرا گر بلات نیست

4 گفتم مگر حیات بود لعل جانفزات گفتا کلام بیهده کم گو حیات نیست

1 گر چه اسباب طرب پیش من امشب نه کم است شادیم بی گل روی تو همه درد و غم است

2 داب ارباب محبت نبود آسایش لذت عاشق دل سوخته اندر الم است

3 به امید سر خود پای منه در ره عشق که در این مرحله سر باختن اول قدم است

4 گردن شیشه می گیر و سفالینه جام اگرت آرزوی تاج کی و جام جم است

1 رو به محراب دو ابرویت عبث کردم عبث سجده سوی کعبه کویت عبث کردم عبث

2 آن نئی رحمی به حال داد خواهان آیدت دست در زنجیر گیسویت عبث کردم عبث

3 بر سر راهت چو خاک افتادنت بی سود بود ناله شبگیر در کویت عبث کردم عبث

4 کاکلت را مشک چین گفتم خطا گفتم خطا نسبت خورشید با رویت عبث کردم عبث

1 این چه نام است کزو سکه دین یافت رواج شد ازو مملکت کفر و ظلالت تاراج

2 بندگانش همگی خرقه صد پاره به بر پای بر تارک گردون و در آزرم ز تاج

3 بر رخ قلزم امکان و وجوب ار نشدی ذاتش آمیخته می گشت بهم عذب و اجاج

4 شد نبی و ولی از جرعه جامش مدهوش ابن عمران ارنی گفت و انا الحق حلاج

1 ای شده در دور لعلت تازه ایام مسیح زنده گشته از دم جانپرورت نام مسیح

2 عالم و آدم گرفتار خط سبز تو شد نه همین زنجیر موسی گشت یا دام مسیح

3 پای کی تارک گردن نهادی از شرف گر نشد بر بندگیت ختم انجام مسیح

4 گر لب او را بدی خاصیت لعلت چرا عالم سفلی سلیمان وش نشد رام مسیح

1 ای تاب ز آفتاب ربوده ز تاب رخ پیراسته است ایزدت از مشک ناب رخ

2 زین چاشتگاه روی نهفتن ز من چرا؟ در چاشتگاه کی بنهفت آفتاب رخ

3 مهر منیر با همه خوبی و منزلت هر شب کند ز شرم رخت در نقاب رخ

4 مفتون یک نگاهتم از من مپوش روی مجنون روی ماهتم از من متاب رخ

آثار خالد نقشبندی

6 اثر از غزلیات خالد نقشبندی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات خالد نقشبندی شعر مورد نظر پیدا کنید.