از روم تا به هند گرفتیم جان به کف از نقشبندی قطعه 20
1. از روم تا به هند گرفتیم جان به کف
بهر نثار مرقد شه بوعلی شرف
1. از روم تا به هند گرفتیم جان به کف
بهر نثار مرقد شه بوعلی شرف
1. هرگز ترحمی به من مبتلات نیست
معلوم شد مرا که تو خوف خدات نیست
1. گر چه در صورت ذرات جهان جلوه گری
گاه در حور نماینده و گه در بشری
1. تا به خالت شد سر زلف آشنا
عالمی را عام شد درد و بلا
خالد نقشبندی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 13 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای خالد نقشبندی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: ضیاءالدّین ابوالبهاء مولانا خالد ذوالجناحین شهرزوری از علمای بزرگ شافعی و از مرشدان بلند پایه طریقت نقشبندی است.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار خالد نقشبندی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.