داریم دلی پر غم و غمخوار از خواجوی کرمانی غزل 702
1. داریم دلی پر غم و غمخوار نداریم
وز مستی و بی خویشتنی عار نداریم
...
ما مست می لعل روان پرور از خواجوی کرمانی غزل 703
1. ما مست می لعل روان پرور یاریم
سودا زدهٔ زلف پریشان نگاریم
...
اکنون که از بهشت نشان از خواجوی کرمانی غزل 704
1. اکنون که از بهشت نشان می‌دهد نسیم
بنشان غبار ما به نم ساغر ای ندیم
...
کی آمدی ز تتار ای صبای از خواجوی کرمانی غزل 705
1. کی آمدی ز تتار ای صبای مشک نسیم
بیا بیا که خوشت باد ای نسیم شمیم
...
ما جرعه چشانیم ولی خضر از خواجوی کرمانی غزل 706
1. ما جرعه چشانیم ولی خضر وشانیم
ما راه نشینیم ولی شاه نشانیم
...
خیزید ای میخوارگان از خواجوی کرمانی غزل 707
1. خیزید ای میخوارگان تا خیمه بر گردون زنیم
ناقوس دیر عشق را بر چرخ بوقلمون زنیم
...
خیز تا برگ صبوحی بچمن از خواجوی کرمانی غزل 708
1. خیز تا برگ صبوحی بچمن ساز کنیم
دیدهٔ مرغ صراحی بقدح باز کنیم
...
خیز تا باده در پیاله از خواجوی کرمانی غزل 709
1. خیز تا باده در پیاله کنیم
گل روی قدح چو لاله کنیم
...
نشان دل بی نشان از که از خواجوی کرمانی غزل 710
1. نشان دل بی نشان از که جویم
حدیث تن ناتوان با که گویم
...
دلداده‌ایم وز پی دلدار از خواجوی کرمانی غزل 711
1. دلداده‌ایم وز پی دلدار می‌رویم
با خون دیده و دل افگار می‌رویم
...
درد دل خویش با که گویم از خواجوی کرمانی غزل 712
1. درد دل خویش با که گویم
داد دل خویش از که جویم
...
ز باد نکهت دوتات می‌جوییم از خواجوی کرمانی غزل 713
1. ز باد نکهت دوتات می‌جوییم
ز باده ذوق لب جان‌فزات می‌جوییم
...