فتاده‌ام من دیوانه از خواجوی کرمانی غزل 512
1. فتاده‌ام من دیوانه در غم تو اسیر
بیا و طره برافشان که بشکنم زنجیر
...
برگیر دل ز ملک جهان و از خواجوی کرمانی غزل 513
1. برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
و آرام دل ز جان طلب و ترک جان بگیر
...
با عقیق لب او لعل بدخشان از خواجوی کرمانی غزل 514
1. با عقیق لب او لعل بدخشان کم گیر
با گل عارض او لالهٔ نعمان کم گیر
...
بیدلی گر دل ز دلبر برنگیرد از خواجوی کرمانی غزل 515
1. بیدلی گر دل ز دلبر برنگیرد گو مگیر
عاشقی را گر ملامت در نگیرد گو مگیر
...
ترک عالم گیر و عالم را از خواجوی کرمانی غزل 516
1. ترک عالم گیر و عالم را مسخر کرده گیر
و ابلق ایام را در زیر زین آورده گیر
...
دامن خرگه برافکن ای از خواجوی کرمانی غزل 517
1. دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر
سرو قباپوش و آفتاب جهانگیر
...
کار من شکسته بسامان از خواجوی کرمانی غزل 518
1. کار من شکسته بسامان رسید باز
درد من ضعیف بدرمان رسید باز
...
ای دل ار صحبت جانان طلبی از خواجوی کرمانی غزل 519
1. ای دل ار صحبت جانان طلبی جان درباز
جان چه باشد دو جهان در ره جانان درباز
...
بستیم دل در آن سر زلف از خواجوی کرمانی غزل 520
1. بستیم دل در آن سر زلف دراز باز
گشتیم صید آن صنم دلنواز باز
...
چون کوتهست دستم از آن از خواجوی کرمانی غزل 521
1. چون کوتهست دستم از آن گیسوی دراز
زین پس من و خیالش و شبهای دیر باز
...
خادمهٔ عود سوز مطربهٔ از خواجوی کرمانی غزل 522
1. خادمهٔ عود سوز مطربهٔ عود ساز
شمع نه و عود سوز چنگ زن و عود ساز
...
ای شده بر مه ز شبه مهره از خواجوی کرمانی غزل 523
1. ای شده بر مه ز شبه مهره ساز
با شبه‌ات مار سیه مهره باز
...