کمین گشادن دهر و کمان کشیدن چرخ از خاقانی قطعه 288
1. کمین گشادن دهر و کمان کشیدن چرخ
برای چیست؟ ندانی برای کینهٔ من
قسم تو ریاست از ریاست از خاقانی قطعه 289
1. قسم تو ریاست از ریاست
اسمی است شریف و معنیی دون
خواجه موشی است زیر بر به کمین از خاقانی قطعه 290
1. خواجه موشی است زیر بر به کمین
گربه چشم و پلنگ خشم از کین
زین کلک من که سحر طرازی است راستین از خاقانی قطعه 291
1. زین کلک من که سحر طرازی است راستین
دست زمانه رسات طرازی بر آستین
لوریی گفت مرا در عرفات از خاقانی قطعه 292
1. لوریی گفت مرا در عرفات
که می و بنگ نگیرم پس از این
به نسبت از تو پیمبر بنازد ای سید از خاقانی قطعه 293
1. به نسبت از تو پیمبر بنازد ای سید
که از بقا نسب ذات توست حاصل ازو
خوان خسرو فلک مثال و در او از خاقانی قطعه 294
1. خوان خسرو فلک مثال و در او
افتابی است ده هلال بر او
ای پور ز خاقانی اگر پند پذیری از خاقانی قطعه 295
1. ای پور ز خاقانی اگر پند پذیری
زین پس نشود عالم خاک آبخور تو
خواجه بر استر رومی خر مصری می‌دید از خاقانی قطعه 296
1. خواجه بر استر رومی خر مصری می‌دید
گفتم از صد خر مصری است به آن دل دل تو
زری که نقد جوانی است گم شد از کف عمر از خاقانی قطعه 297
1. زری که نقد جوانی است گم شد از کف عمر
در این سراچهٔ خاکی که دل خرابم ازو
عطسهٔ سحر حلال من فلکی بود از خاقانی قطعه 298
1. عطسهٔ سحر حلال من فلکی بود
بود به ده فن ز راز نه فلک آگاه
آبم ببرد بخت، بس ای خفته بخت بخ از خاقانی قطعه 299
1. آبم ببرد بخت، بس ای خفته بخت بخ
نانم نداد چرخ، زهی سفله چرخ زه