به مجلس کو نزیل جود از خاقانی شروانی قطعه 240
1. به مجلس کو نزیل جود خویش است
کجا یارم که نزل دون فرستم
...
1. به مجلس کو نزیل جود خویش است
کجا یارم که نزل دون فرستم
...
1. بخ بخ ار فاروق ثانی را کنم مدحت به جان
کاجتهاد حیدری رای مصیبش یافتم
...
1. آرزو بود نعمتم لیکن
از خسان ز من نپذرفتم
...
1. پسر داشتم چون بلند آفتابی
ز ناگه به تاری مغاکش سپردم
...
1. از عزیزان سال دل کردم
هیچ شافی جواب نشنیدم
...
1. جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم
وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم
...
1. آه به من میرسد ز سختی و رنج
که به جان مرگ را خریدارم
...
1. در دهر سیه سپیدم افکند
بخت سیه سپید کارم
...
1. فرزند بمرد و مقتدا هم
ماتم ز پی کدام دارم
...
1. برد بیرون مرا ز ظلمت شک
این چراغ یقین که من دارم
...
1. دلی داشتم وقتی، اکنون ندارم
چه پرسی ز من حال دل چون ندارم
...
1. غم عمری که شد چرا نخورم
غم روزی ابلهانه خورم
...