علوی دوست باش خاقانی از خاقانی شروانی قطعه 192
1. علوی دوست باش خاقانی
کز عشیرت علی است فاضلتر
...
1. علوی دوست باش خاقانی
کز عشیرت علی است فاضلتر
...
1. عذر داری بنال خاقانی
کاهل کم داری آشنا کمتر
...
1. ای ریزهٔ روزی تو بوده
از ریزش ریسمان مادر
...
1. خلیفه گوید خاقانیا دبیری کن
که پایگاه تو را بر فلک گذارم سر
...
1. گر کهان مه شدند خاقانی
تو در ایشان به مهتر منگر
...
1. با در و دشت ساز خاقانی
خانه و خوان ناسزا منگر
...
1. هر که خر در خلاب شهوت راند
در سر افتادش اسب سرکش عمر
...
1. مهترا بلبل انسی پس از این
بجز از دست ادب دانه مخور
...
1. عیسی دورانم و این کور شد دجال من
قدر عیسی کی نهد دجال ناموزون کور
...
1. علم دین کیمیاست خاقانی
کیمیائی سزای گنج ضمیر
...
1. ای خواجه حساب عمر برگیر
زین خط دو رنگ شام و شبگیر
...
1. من خدمت تو کردم و تو حق شناس نه
الحق خیال توست به جای تو حق شناس
...