1 این رافضیان که امت شیطانند بیدینانند و سخت بیایمانند
2 از بس که خطا فهم و غلط پیمانند خاقانی را خارجی میدانند
1 پیغام غمت سوی دلم میآید زخمت همه بر روی دلم میآید
2 دل پیش درت به خاک خواهم کردن کز خاک درت بوی دلم میآید
1 خواهی شرف مردم دانا باشد عزت مطلب فروتنی تا باشد
2 با صدر نشینان منشین کز میزان هر سنگ سبکتر است بالا باشد
1 توفیق رفیق اهل تصدیق شود زندیق در این طریق صدیق شود
2 گر راز مرا ندانی انکار مکن تقلید کن آنقدر که تحقیق شود
1 این بند که بر دلم کنون افکندند نقبی است که بر خانهٔ خون افکندند
2 دل کیست کز او صبر برون افکندند خیمه چه بود چونش ستون افکندند
1 آنجا که قضا رهزن حال تو شود گر خانه حصار است وبال تو شود
2 چون رحمت حق شامل حال تو شود صحرای گشاده حصن مال تو شود
1 درد سر مردم همه از سر خیزد چون یافت کله درد قویتر خیزد
2 داری سر آن کز سر سر برخیزی تا درد سر و بار کله برخیزد
1 ساقی رخ من رنگ نمیگرداند ناله ز دل آهنگ نمیگرداند
2 باده چه فزون دهی چو کم فایده نیست کن سیل تو این سنگ نمیگرداند
1 هرگز لبم از ذکر تو خاموش نشد یاد تو ز خاطرم فراموش نشد
2 مذکور نشد نام تو بر هیچ زبان کاجزای وجودم همگی گوش نشد
1 ای صاحب رای کامل و بخت بلند سعی تو برای مال دنیا تا چند
2 فردا که رود جان تو از تن بیرون اعدا همه آن مال به عشرت بخورند