ای سروری که زیبد از کمالالدین اسماعیل قطعه 132
1. ای سروری که زیبد ، کز نعل مرکب تو
در دست و پای دولت، خلخال و پاره باشد
...
1. ای سروری که زیبد ، کز نعل مرکب تو
در دست و پای دولت، خلخال و پاره باشد
...
1. مفتی مشکلات شرع کرم
کز تو کام امید حاصل شد
...
1. ز دریای دست توای نامدار
کسی را چون من کار مشکل نشد
...
1. صورت به جهان زشت تر از گور نبودی
وان صورت زشتش به مکان تو نکوشد
...
1. گفتم اکنون میوه های خوش خوریم
کین دو شاخ نو بهم پیوسته شد
...
1. تو به علم نجوم فخر کنی
گویی این اصل علمها آمد
...
1. ای که جزیاد مخلوق تو نخورد
لاله چون جام پر شراب کند
...
1. به ذات خویش اگر چند مرد نیک بود
و لیک صحبت بد نیک را تباه کند
...
1. کسی که او نظر عقل در زمانه کند
چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
...
1. زهی تازه رویی که خلق لطیفت
ز سندان به دی ماه گل بشکفاند
...
1. در نگر در صدر دیوان و ببین
خواجگان نو که صف پیوسته اند
...
1. صاحبا عمریست تا از عدل تو
عالمی در انتهاز فرصه اند
...