21 اثر از قصاید کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار کمال‌الدین اسماعیل / قصاید کمال‌الدین اسماعیل

قصاید کمال‌الدین اسماعیل

1 خطی زاری بسی ناخوشتر از ریش که الحق جز ستردن را نشاید

2 بخطّ نیکوان ماند خطت راست نه زان معنی که راحت می فزاید

3 از آن معنی که هر امسال تا پار بچشم خلق نا خوشتر نماید

1 چگونه در چمن خوشدلی کنم پرواز که مرغ عیش مرا روزگار پر ببرید

2 دو شاخ هر دو ز یک اصل رسته بر یکجای بتیغ قهر اجل مان ز یکدیگر ببرید

3 بنوجوانی ببرسید شاخ عمرش مرگ اگرچه رسم نبودست شاخ تر ببرید

4 اگرچه منزل ما در سفر برابر بود ولیک آنکه جوان بود زودتر ببرید

1 این خرّمی نگرکه مرا ناگهان رسید وین مملکت نگرکه بمن رایگان رسید

2 بختم بخواب نیز نیارست دید هم کاری چنین شگرف که او را عیان رسید

3 عمری بمانده بنده درین آزو آرزو تاچون توان بدرگه شاه جهان رسید

4 ناگه خبرشنیدم ویارب چه خوش خبر کاینک رکاب شاه سوی اصفهان رسید

1 مملکت رازنوی داد شکوهی دیگر شاه جمشیدصفت،خسرو افریدون فر

2 وارث ملک سلیمان،ملک حیدردل که بگسترد در آفاق جهان عدل عمر

3 تاج بخش ملکان،اعظم اتابک که ندید تاجهانست بانصاف تراز وی داور

4 آن ملک خلق ملک خلق که آراست خدای منظر و مخبر زیباش زهم نیکوتر

1 کیست آن سیّاح، کورا هست بر دریا گذر مسرعی کو سال و مه بی پای باشد در سفر؟

2 رهبر خلقست و او را خود نه چشمست و نه گوش نام او طیّار و او را خود نه بالست و نه پر

3 منقذالغرقی لقب دادند او را زانکه او چون خضر در مجمع البحرین دارد مستقر

4 هرکه جای خویشتن اندر دل او باز کرد گر رود در بحر قلزم باشد ایمن از خطر

1 شکست پشت امید و نبود کار هنر که از وفا و مروّت نمی دهند خبر

2 چنین که پای برون مینهد ز حدّ جفا مگر که نوبت ایّام آمدست بسر

3 به بیوفایی معذور دار گردونرا کز آب چشم منش گشت جیب و دامن تر

4 لبد بسنده مرا جور روزگار انصاف که نکبتی دگرم بود ناگهان در خور

1 ای صاحل معظّم و دستور بی نظیر وی اهل فضل را بهمه حال دستگیر

2 هم دست سروری بمکان تو معتضد هم چشم آفتاب ز رای تو مستنیر

3 پیروژه سپهر بود زیر مهر آنک نام ترا کند چو نگین نقش بر ضمیر

4 چون دانشست خدمت درگاه فرّخت پیرایۀ توانگر و سرمایۀ فقیر

1 خدای داد بملک زمانه دیگر بار طراوتی نه باندازۀ قیاس وشمار

2 بفّر سایۀ رایات خسرو منصور غیاث دولت ودین کز سپهرش آیدعار

3 خدایگان سلاطین مشرق ومغرب که دست وخنجراوهست ابرصاعقه بار

4 بلندهمّت بسیاردان اندک سال جهانگشای ممالک ستان گیتی دار

1 امید لذّت عیش از مدار چرخ مدار که در دیار کرم نیست زادمی دیّار

2 مباش غرّه بدین خنده های صبح که هست گشادگیّ رخ آفتاب خنجر بار

3 به مجلسی که درو دور هفت کاسه بود خراب گردد بنیان مردم هشیار

4 بگرد خوان فلک دست آرزو کم یاز که گرده ییست بر این خوان و اند لقمه شمار

1 منّت خدایرا که علی رغم روزگار منصور گشت رایت صدر بزگوار

2 آمد سوی مقّر شرف باز دوستکام تایید بریمینش و اقبال بر یسار

3 سلطان شرع خواجۀ سلطان نشان که یافت کار جهان بیمن مساعیّ او قرار

4 هم ملک را برای رفیع وی اعتضاد هم شرع را بگوهر پاک وی افتخار

آثار کمال‌الدین اسماعیل

21 اثر از قصاید کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی