سلام علیک ای از کمالالدین اسماعیل قصیده 151
1. سلام علیک ای بزرگ جهان
سلامی ز خورشید و سایه نهان
...
1. سلام علیک ای بزرگ جهان
سلامی ز خورشید و سایه نهان
...
1. صد غمّاز مجد عبّادان
قریة من وراع عبّادان
...
1. ای صبا، ای صبا، بحکم کرم
بوی لطفی بمغز ما برسان
...
1. نسیم باد صبا بوی گلستان برسان
بگوش من سخن یار مهربان برسان
...
1. زهی گرفته به تیغ زبان جهان سخن
وقوف یافته ذهن تو بر نهان سخن
...
1. اثیرالدین را رسمست بر زبان قلم
پیام روح قدس دم بدم ادا کردن
...
1. زهی شگرف نوالی که بر کرم فرضست
به سنّت دل و دست تو اقتدا کردن
...
1. زهی بنور جمال تو چشم جان روشن
زماه چهرۀ تو عذر عاشقان روشن
...
1. ای بهنگام شداید کرمت عدّت من
وی بهر حال مربّی و ولی نعمت من
...
1. بزرگوارا! صدرا! تو از تن آسانی
خبر نداری از رنج بی نهایت من
...
1. گرفت پایۀ تخت خدایگان زمین
قرارگاه همایون براوج علییّن
...
1. برخیّ آن دو عارض و آن زلف نازنین
جان من ار چه نیست بدین حال نازنین
...