21 اثر از قصاید کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار کمال‌الدین اسماعیل / قصاید کمال‌الدین اسماعیل

قصاید کمال‌الدین اسماعیل

1 چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز

2 گذشت دور جوانی هنوز در خوابی شب دراز بخفتی، سپیده دم برخیز

3 صدای نفخۀ صورت بگوش دل برسید چو غافلان چه نشینی به زیر و بم؟ برخیز

4 نخست پشت خمیده شود، چو برخیزند چو روزگار ترا پشت داد خم، برخیز

1 زهی بسیرت محمود در جهان مذکور زهی بدیدۀ تعظیم از آسمان منظور

2 پناه اهل معانی و افتخار عراق که باد عین کمال از جمال بخت تو دور

3 تویی بفیض کرم میزبان آن عالم که آفتاب شد آنجا بسفلگی مشهور

4 درون منظرۀ وهم تست بیش از عقل برون کنگرۀ مجدتست قصر قصور

1 ای ز رایت ملک و دین در نازش و در پرورش ای شهنشاه فریدون فرّ اسکندرمنش

2 تیغ حکمت آفتاب گرم رو راپی کند تاب عزمت آورد خاک زمین را در روش

3 مقتبس از شعلۀ رایت شعاع آفتاب مستعار از نفحۀ خلقت نسیم خوش دمش

4 بر سر آمد گوهر تیغ تو در روز نبرد بر سر آید هر کرا زان دست باشد پرورش

1 زهی چون خرد در جهان ناگزیر حریم جنابت سپهر اثیر

2 ملک خسرو شرق، شاه کیان که در زیر گردون نداری نظیر

3 فلک را سر کلک تو راز دار ظفر را زبان سنانت سمیر

4 مظفّر بر اعدای دین خدای که شرعت مشیرست و عقلت وزیر

1 هرگز کسی نداد بدینسان نشان برف گویی که لقمه ییست زمین در دهان برف

2 مانند پنبه دانه که در پنبه تعبیه ست اجرام کوههاست نهان در میان برف

3 ناگه فتاد لرزه بر اطراف روزگار از چه؟ ز بیم تاختن ناگهان برف

4 گشتند ناامید همه جا نور ز جان با جان کوهسار چو پیوست جان برف

1 نکبت دانش است دولت موش اینت عزّت که یافت ذّلت موش

2 چکنم وصف نیک ذاتی او؟ نیست محتاج شرح دخلت موش

3 سخت دورست از طریف خرد مردمی جستن از جبلّت موش

4 هرکسی دین و ملّتی دارد خبث و افساد، دین و ملّت موش

1 درست گشت همانا شکستگّی منش که نیک از ان بشکست زلف پر شکنش

2 دل شکسته بزلفش اگر برآغالی کم از هزار نیابی بزیر هر شکنش

3 دگر ندید کسی تندرست زلفش را ز عهد آنکه خوش آمد شکست عهدمنش

4 دلم نشست ز گرد هوای او بر باد چو دید گرد ز عنبر نشسته بر سمنش

1 ماجرایی که میان من و گردون رفتست دوش بشنو که ترا شرح دهم از اوّل

2 تا سحر گه من و او دیده بهم بر نزدیم بس که گفتیم و شنیدیم ز هرگونه جدل

3 در میان گفتمش ای از تو واز گردش تو گشته اسباب نشاط دل خلقی مهمل

4 حرکاتت همه بی فایده چون شمع بروز اختران تو همه شب رو چون نقددغل

1 بطالع سفر کردم اندر رکاب زهی شوم طالع، زهی شوم طالع

2 بنان تهی از تو خرسند بودم زهی مرد قانع، زهی مرد قانع

3 پس از عمری از تو همین است حاصل زهی سعی ضایع، زهی سعی ضایع

1 هزار جان مقدّس غریق نعمت و ناز نثار صدر قوی شوکت ضعیف نواز

2 بلند پایه بزرگی که دست بخشش او ز ساحت دل ما برکشید بیخ نیاز

3 زهی چو آتش طبعم سپر فکنده بر آب زرشک خاطر تو آفتاب آتشباز

4 تویی که پنجۀ نصرت بباغ پیروزی همی کند در دولت بروی بخت تو باز

آثار کمال‌الدین اسماعیل

21 اثر از قصاید کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی