من تختة نام از کمالالدین اسماعیل رباعی 481
1. من تختة نام و ننگ بستردم باز
در راه طرب پای بیفشردم باز
...
1. من تختة نام و ننگ بستردم باز
در راه طرب پای بیفشردم باز
...
1. خرم رخ تو دژم مبادا هرگز
شادان دل تو بغم مبادا هرگز
...
1. چون می شنوم برطمع خودپیروز
زین پس منم ودلی قناعت اندوز
...
1. بگذشت و مرا اشک روان بود هنوز
وندر تن من باقی جان بود هنوز
...
1. ای خوی تو همچو اشک من رنگ آمیز
وی بر دل من ز زلف تو رستا خیز
...
1. ای غمزۀ خونریز تو چون پیکان تیز
کردم بدم تو آتش هجران تیز
...
1. چشم تو اگر چه ناتوانست او نیز
جان تو که هم بلای جانست او نیز
...
1. احوال منت باور اگر نیست ز کس
ور این دو گواهت از رخ و اشک نه بس
...
1. آخر خبری زین دل تنگ بپرس
شرح غمم از طرۀ شبرنگ بپرس
...
1. ... زمان آینده مترس
وز هرچه رسد چو نیست پاینده مترس
...
1. از حال من سوخته خر من بررس
شرح غم هجر خواهی از من بررس
...
1. خالیست سیاه بر رخ آن مه وش
افتاده خوش و مراهمی افتد خوش
...