نالیدن بلبل از کمالالدین اسماعیل رباعی 301
1. نالیدن بلبل ار چه موزون باشد
از نالۀ او مرا جگر خون باشد
1. نالیدن بلبل ار چه موزون باشد
از نالۀ او مرا جگر خون باشد
1. عشق تو مرا جان و روان میبخشد
اندوه توام شادی جان میبخشد
1. عمر تو درین هوس هبا خواهد شد
کز چرخ امید تو وفا خواهد شد
1. دل در پی دلبر بسفر خواهد شد
جان نیز برین عزم بدر خواهد شد
1. از رای تو کارها نکو خواهد شد
کار دو جهان بکام او خواهد شد
1. چون موم بدست غم زبون باید شد
و آنگه بآتش اندرون باید شد
1. آلوده مشو که پاک می باید شد
ماسای که دردناک می باید شد
1. عمر تو که بر خیره چنان ضایع شد
کوچک چیزی نبود کآن ضایع شد
1. گه شانه زبان در خم گیسوت کشد
گه آینه روی سخت در روت کشد
1. آن شمع دراز قد که جز سر نکشد
بیش از یک شب عمروی اندر نکشد
1. زلف تو دلم برد و بقصد جان شد
گفتم که بگیرمش زمن ترسان شد
1. با ذوق لب تو باده گر می کوشد
میدانم بیقین که خون رز می جوشد