17 اثر از غزلیات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار کمال‌الدین اسماعیل / غزلیات کمال‌الدین اسماعیل

غزلیات کمال‌الدین اسماعیل

1 مخور ای دل غم بسیار مخور ور خوری جز غم دلدار مخور

2 نه غم یار عزیزست؟ آن نیز اگرت هست نگهدار مخور

3 یار تیمار تو چون می نخورد پس تو بی فایده تیمار مخور

4 خه! چنین خواهمتف، احسنت،ای یار غم من اندک و بسیار مخور

1 دمید صبح، چه خسبی چو بخت من برخیز؟ بساز چنگ و برآور خروش رستاخیز

2 ببوی باده بر آمیز نکهت گل را که شب بروز بر آمیخت صبح رنگ آمیز

3 مرا ز مستی دست قدح ستان بنماند بدت خویش قدح را بحلق من در ریز

4 بجام باده فرو برسرم وگر ترسی که غرقه گردم، زلفت بست دست آویز

1 ای ز روی تو آب بر آتش دل ریشم متاب بر آتش

2 ای زرشک خط تو چون خط تو جگر مشک ناب بر آتش

3 بجز از خال و چهرة تو زدود من ندیدم حباب بر آتش

4 بر رخت دل چرا نهم خیره؟ دل نباشد صواب بر آتش

1 زهی مالیده رویت لاله را گوش بما میزد زهی خطّ و بنا گوش

2 لب لعل تو هر دم عاشقانرا پر از گوهر کند چون چشمها گوش

3 شود شیرین دهان تلخ کوشم گرم باشد حدیثی از تو فاگوش

4 کشم در حلقۀ زلف تو هر دم گرفته عقل و صبر و هوش را گوش

1 مکن بر من ستم جانا از ین بیش بکارت می نیاید به بیندیش

2 لبت خون می چکاند از دل من نمک خون آورد پیوسته از ریش

3 مرا دل خود ز جور چرخ ریشست تو بیهوده نمک بر ریش مپریش

4 بخون زندگانی تشنه ام زانک که سیر آمد دلم از هستی خویش

1 گشت آشکاره راز دلم بر زبان اشک از چشم خلق ازآن بفتاد بسان اشک

2 افگنده پاره پاره دلم در دهان خلق زان پاره پاره می‌نهمش در دهان اشک

3 بردوختست چشم من از خواب تا کشید در تار سوزن مژه از ریسمان اشک

4 زانکه که گشت سینۀ من منزل غمت می نگسلد ز دان من کاروان اشک

1 گر من ز سوز عشق تو یک دم بر آوردم دود از نهاد گنبد اعظم بر آوردم

2 گفتم بنالم از غم عشق تو پیش وصل هجرت رها نکرد که خوددم برآورم

3 اشک سناره بر رخ گردون روان شود وقت سحر که آه دمادم برآورم

4 از درد دل کند جگر روزگار خون فریادها که نیم شب از غم برآورم

1 تا دل اندر مهر دلبر بسته ام در بروی خوشدلی در بسته ام

2 خوشدلم در عشق آن شیرین پسر زانکه دل در تنگ شکر بسته ام

3 گر چه هستم چون کمر در بند او طرفها بنگر کزو بر بسته ام

4 تا شدستم فتنه بر گلگون رخش عافیت را رخت بر خر بسته ام

1 زان شب که با تو دست در آغوش کرده ام یکباره ترک صبر و دل و هوش کرده ام

2 هرچ آن نه عشق تست ببازی گرفته ام هرچ آن نه یادتست فراموش کرده ام

3 در چشم من شدست یکی دانة گهر هر نکته یی که از دهنت گوش کرده ام

4 خالی شده دماغ من از مستی و خمار زان باده ها که از لب تو نوش کرده ام

1 من چو بچۀ مهر تو بشکستم وز دست غم تو بی وفا جستم

2 فارغ شدم و زبان بد گویان بر خود چو در وصال تو بستم

3 از آمدنت طمع چو ببریدم از محنت انتظار وارستم

4 گر دست بشستم از تو جایش بود کز دست تو خون بخون بسی شستم

آثار کمال‌الدین اسماعیل

17 اثر از غزلیات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی