17 اثر از غزلیات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار کمال‌الدین اسماعیل / غزلیات کمال‌الدین اسماعیل

غزلیات کمال‌الدین اسماعیل

1 گر ترا گویم که عاشق نیستم یا ز جان یار موافق نیستم

2 از منت باور مبادا این سخن زانک در این قول صادق نیستم

3 عاشقم، عاشق، بآواز بلند پس که باشم من که عاشق نیستم؟

4 تو بحسن افزونی از عذرا و من در غم تو کم ز وامق نیستم

1 جان که در عالم خود او را داشتم بهر تو نا بوده اش انگاشتم

2 دیده را با نقش تو پرداختم سسینه را از مهر تو انباشتم

3 مطبخ سودای خود یعنی دماغ از برای عشق تو افراشتم

4 در زمین سینه از روز نخست دانۀ دل خود بنامت کاشتم

1 چو درد دلست این که من درفتادم؟ که در دام عشق تو دلبر فتادم

2 چه بد کرده بودم که ناگاه ازین سان بدست تو شوخ ستمگر فتادم

3 به میدان عشق تو در ، اسب سودا همی تاختم تیز و در سر فتادم

4 بدین گونه هرگز نیفتادم ار چه درین شیوه صد بار دیگر فتادم

1 من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم یا ز عشق تو بصر گونه بلا برگردم

2 بیقینم که چو زلف تو نیاید بکفم نافه یی، گر بهمۀ چین و خطا برگردم

3 جان شود قالب من و تو بر تو کر یک دم بسر کوی تو چون باد صبا بر گردم

4 قبلۀ جان منسست آن خم ابروی بطاق زان نماز آورم او را که سزا برگردم

1 دروغ بود که من در غمت صبور شدم خلاف بود که از خدمنت نفور شدم

2 دراز دیدم در تو زبان نزدیکان برای مصلحتی یک دو روز دور شدم

3 در اندرون من از آرزو جگر خون شد بظاهر ار چه نمایم که من صبور شدم

4 شدم بوصل تو مغرور من ز نادانی ببین که عاقبت اندر سر غرور شدم

1 روی بنمای که دیوانه شدم رحمتی، کز غمت افسانه شدم

2 شمع رخسار تو نادیده تمام من دل سوخته پروانه شدم

3 آشناییّ غمت بود سبب کز همه شادی بیگانه شدم

4 باغم دل شکنت در پنجه من بی دل که چه مردانه شدم

1 عید کنون عید شد که روی تو دیدم کار کنون راست شد که در تو رسیدم

2 با چه برابر کنم چنین دو سعادت من که مه عید را بروی تو دیدم

3 جان و جوانی بباد دادم از یراک بوی سر زلف تو زیاد شنیدم

4 در هوس آن که بر خط تو نهم سر سوی تو همچون قلم بفرق دویدم

1 چه جفا بود کز آن ترک ختن نشنیدم چه محالات کز آن عهد شکن نشنیدم

2 هر کسی را گوید کو را دهنی هست، و لیک من بسی جستم و جز نام دهن نشنیدم

3 تا بدیدم که سمن رنگ رخش بر خود زد پس از آن پیش چمن بوی سمن نشنیدم

4 راز زلف تو اگر چه ز صبا فاش شدست من حکایت بجز از مشک ختن نشنیدم

1 مرا که زهره نباشد که در رخت نگرم بیا بگو که ز وصل تو بر چگونه خورم؟

2 بچشم من نرد گردت ار بسی کوشم بگرد تو نرسد چشمم ار بسی نگرم

3 بدولت غم تو آتش دلم زنده ست ز شادی ار چه نماندست آب بر جگرم

4 شود ز سینۀ من مهر روی تو تابان اگر چو صبح ز دست تو پیرهن بدرم

1 نه دسترسی به یار دارم نه طاقت انتظار دارم

2 هر جور که از تو بر من آید از گردش روزگار دارم

3 در راه غمت کنم هزینه گر یک دل و گر هزار دارم

4 این خسته تنی چو موی باریک از زلف تو یادگار دارم

آثار کمال‌الدین اسماعیل

17 اثر از غزلیات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی