این روزی گرم حق تعالی است نه تب از کلیم رباعی 25
1. این روزی گرم حق تعالی است نه تب
وین پرتو مهر لایزالی است نه تب
...
1. این روزی گرم حق تعالی است نه تب
وین پرتو مهر لایزالی است نه تب
...
1. آنم که نجویم از غم دهر پناه
تا جور بود نمی کنم ناله و آه
...
1. در معرکه این تفنگ فریادرس است
خصم افکن و گرم خوی و آتش نفس است
...
1. اسبت که حنا زیب فزای تن اوست
کوهیست که لاله زار در دامن اوست
...
1. بر پیل سپیدت که مبیناد گزند
شد بخت بلند هر که او دیده فکند
...
1. کس نیست درین زمانه غمخوار کسی
دوریست که کس نمی شود یار کسی
...
1. ای همچو مگس بر همه طبعی تو گران
طاعون صفت از تو محترز پیر و جوان
...
1. دریاست کفت سحاب می خیزد ازو
یعنی سپرت که فتح می ریزد ازو
...
1. شاها یکره بهر که افتد نظرت
ایمن شود از حادثه چون خاک درت
...
1. شاهی که حمایت خدایش سپر است
مایل به سپر نه بهر دفع ضرر است
...
1. تیغ غضبت خون همه اعدا ریخت
یک بنده تو آب رخ دریا ریخت
...
1. این مژده فتح از پی هم زیبا بود
این کیف دو بالا چه نشاط افزا بود
...