غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی

1084 اثر از غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه جویای تبریزی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 37 از این مجموعه هستید.

به مردن کی جدا عاشق از از جویای تبریزی غزل 431

1. به مردن کی جدا عاشق از آن بی‌باک می‌گردد
غبار راه او باشد تنم چون خاک می‌گردد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

چنان از اضطرابم خوش دل از جویای تبریزی غزل 432

1. چنان از اضطرابم خوش دل آن خودکام می گردد
که از گردیدن حالم به بزمش جام می گردد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

کمندانداز شوخی همچو از جویای تبریزی غزل 433

1. کمندانداز شوخی همچو آن گیسو نمی‌باشد
مسیحا معجزی مانند لعل او نمی‌باشد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

بی قراران ترا تا خلعت از جویای تبریزی غزل 434

1. بی قراران ترا تا خلعت جان داده اند
غنچه سان صد پیرهن چاک گریبان داده اند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

گر سری در محفل آن چهره از جویای تبریزی غزل 435

1. گر سری در محفل آن چهره گلناری کشد
در چمن از سرو بلبل خط بیزاری کشد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

چه کارم بی گل روی تو گلزار از جویای تبریزی غزل 436

1. چه کارم بی گل روی تو گلزار جهان آید
که بوی خونم از هر لالهٔ این بوستان آید

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

با زخم ما مباد کسی مرهمی از جویای تبریزی غزل 437

1. با زخم ما مباد کسی مرهمی کند
ما را اسیر ننگ غم بی غمی کند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

دل از بس سوی رخسار تو باشد از جویای تبریزی غزل 438

1. دل از بس سوی رخسار تو باشد
نگاهم بوی رخسار تو باشد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

دل زجانانه می تواند باشد از جویای تبریزی غزل 439

1. دل زجانانه می تواند باشد
کعبه بتخانه می تواند شد

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

فکر جمعیت مرا خاطر پریشان از جویای تبریزی غزل 440

1. فکر جمعیت مرا خاطر پریشان می کند
بی سرو سامان احوالم به سامان می کند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

تپیدن‌ها در دل می‌زند از جویای تبریزی غزل 441

1. تپیدن‌ها در دل می‌زند دلدار می‌آید
ز خود رفتم سر راهی بگیرم یار می‌آید

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

شب که از بیداد او دل بیخودی از جویای تبریزی غزل 442

1. شب که از بیداد او دل بیخودی آهنگ بود
بادهٔ لعلی به جامم از شکست رنگ بود

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت