خط آزادی است دل را خط مرغوب از جویای تبریزی غزل 216
1. خط آزادی است دل را خط مرغوب لبت
ظاهر از عنوان بود مضمون مکتوب لبت
...
1. خط آزادی است دل را خط مرغوب لبت
ظاهر از عنوان بود مضمون مکتوب لبت
...
1. در حقیقت مقصد جسم و مراد دل یکی است
ره نوردان طریق عشق را منزل یکی است
...
1. هر کرا دل بی غبار کینه است
خشت دیوار تنش آیینه است
...
1. حسن حیرت آفرینش جلوه پیرایی گرفت
تا نقاب از پردهٔ چشم تماشایی گرفت
...
1. پرده از کار تو بی باکی صهبا برداشت
کوه تمکین ترا زور می از جا برداشت
...
1. برای منصب خاشاک روبی نجف است
اگر بهم مژگان را همیشه جنگ صف است
...
1. لب چو مینا بگشود انجمنی خندان ساخت
بزم را نام خدا از سخنی خندان ساخت
...
1. می کند چشم تو تا بیخود ز ساغر گشته است
آنقدر مستی که مژگان هم از او برگشته است
...
1. دشمن جان و تنش تاج زر است
هر که همچون شمع زرین افسر است
...
1. اضطرابم آتش رخسار او را دامن است
شمع گل از شعلهٔ آواز بلبل روشن است
...
1. هر دلی آیینه دار صورت اندیشه ای است
این پری هر دم برنگ تازه ای در شیشه ای است
...
1. وارستگی از خویش ترا رهبر فیض است
دلبستگی تست که قفل در فیض است
...