سررشتهٔ امل همه ای دل از جویای تبریزی غزل 180
1. سررشتهٔ امل همه ای دل به دست تست
تعمیر قصر عافیت اندر شکست تست
...
1. سررشتهٔ امل همه ای دل به دست تست
تعمیر قصر عافیت اندر شکست تست
...
1. لخت دل دور از تو امشب در گلوی غنچه است
بی تو خوناب جگر صاف سبوی غنچه است
...
1. دل ز پهلوی تن خاکی است گر بیدار نیست
دانه را نشو و نما در سایهٔ دیوار نیست
...
1. عنوان:تیره باطنها پهلوی دل افسرده است
متن:دل که بی سوز غمی باشد چراغ مرده است
...
1. جان اسیر تست تا تیغت به خونم مایل است
می کشم ناز تو تا تیرت ترازو در دل است
...
1. چون نیاساید دل از هجر بتان در زیر پوست
دارم از هر موج خون خاری نهان در زیر پوست
...
1. بسکه گرد کلفتش بسته است راه از شش جهت
چون لحد تنگست بر دل دستگاه از شش جهت
...
1. گل در چمن چو عارض او دلفریب نیست
گویم برهنه سرو چو او جامه زیب نیست
...
1. از صفای خاطر ما هیچکس آگاه نیست
عکس را در خلوت آیینهٔ ما راه نیست
...
1. دیده از فیض تو پریخانه شده است
نکته از جوش تماشای تو دیوانه شده است
...
1. بی تو دل را سیر گلشن باعث آرام نیست
لاله و گل را شراب عیش ما در جام نیست
...
1. از باده غنچهٔ دل آن سیمبر شکفت
لعل لبش زخنده گلبرگ تر شکفت
...