هر نالهٔ دل من آواز دلگشایی از جویای تبریزی غزل 168
1. هر نالهٔ دل من آواز دلگشایی است
هر آه شعله سوزم مکتوب آشنایی است
...
1. هر نالهٔ دل من آواز دلگشایی است
هر آه شعله سوزم مکتوب آشنایی است
...
1. نه همین رشک رخ و زلفش گل و سنبل گداخت
خاک پای باغ را تا ریشه های گل گداخت
...
1. موسم جوش گل و نسترن است
لاله تریاکی سیر چمن است
...
1. خط پشت لب میگون تو عنوان گل است
دهنت نقطهٔ بسم الله دیوان گل است
...
1. گر بخرامد، نسیم خلد برین است
چون بنشیند، بهشت روی زمین است
...
1. از دور عشقباز ترا می توان شناخت
دوا نخست هر که ترا دید رنگ باخت
...
1. بی زبانی روز محشر عذرخواه ما بس است
خامشی در شرمساریها گواه ما بس است
...
1. آنکه میخانه ز انداز نگاهش طرح است
دیدهٔ چون نقش قدم بر سر راهش طرح است
...
1. رفتن زخود به دشت جنون هادی من است
طومار آه محضر آزادی من است
...
1. آرامم از خط تو رمیدن گرفته است
تا نکهت بهار دمیدن گرفته است
...
1. راه عشق است اینکه در هر گام صد جا آتش است
گرم رفتاران این ره را ته پا آتش است
...
1. دارم سری که سرخوش صهبای بیخودیست
چشم تری که محو تماشای بیخودیست
...