آثار جویای تبریزی

صفحه 12 از 109
109 اثر از غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی

1 آید صدای نالهٔ دل از نگاه ما چون شاخ ارغوان بچکد خون ز آه ما

2 در دیده ای که محو تو شد جلوه گر شوی باشد نقاب روی تو شرم نگاه ما

1 مگر بگذشت دل آزرده ای با درد ازین صحرا که همچون آه دردآلود خیزد گرد ازین صحرا

2 ز فیض خاک دردآلوده ام جویا عجب نبود بجای گرد برخیزد اگر فریاد ازین صحرا

1 اینقدر در کشتن من سخت استادن چرا چون دل من جان من یک پهلو افتادن چرا

2 رحم بر خود کن که بیخود گشتی از یک دیدنش این قدر آیینه را بی رحم رو دادن چرا

1 قضا چون باعث ایجاد شد آب و گل ما را ز خون چشم حسرت کرد تخمیر دل ما را

2 ز خود وارستگان وادی شوقیم تا نبود چو بلبل تهمت مشت خسی هم منزل ما را

1 می دهد طرز نگاهت یاد می نوشی مرا یاد آغوشت کند گرم همآغوشی مرا

2 قطره ای در کام دل از جام درد او چکید می برد تا منزل تحقیق بیهوشی مرا

1 ترسم که خراشد تن نازک بدنم را از نکهت گل جامه مکن سیم تنم را

2 چون موج که برهم خورد از وی کف دریا در خاک درد دل ز طپیدن کفنم را

1 سخت پر شد در غم عشقت تن محزون ما می ترواد چون عرق از هر بن مو خون ما

2 آنکه بی امداد آتش سوخت داغ لاله را روشنایی داد بی روغن چراغ لاله را

1 ساخت هر کس از توکل تکیه گاه خویش را از خس و خار خطر پرداخت راه خویش را

2 همچو داغ لاله ام در دل گره گردیده است بسکه می دارم نهان در سینه آه خویش را

3 در قطار بی گناهانت شمردن می توان گر توانی در شمار آری گناه خویش را

4 بود در گهواره ام دل مرغ دست آموز عشق در کنار برق پروردم گیاه خویش را

1 دارد همیشه عشق سخن ناتوان مرا در تاب و تب چو شمع فکنده زبان مرا

2 در تنگنای جسم ز ضبط فغان شکافت منقاروار هر قلم استخوان مرا

3 از خارخار ناوک مژگان او نماند جز استخوان و پوست به تن چون کمان مرا

4 مصنونم از گداز محبت که افکند بر پای سرو یار چو آب روان مرا

1 از ترک آرزو بفزاید کمال ما چون موج پرفشاندن دستی ست بال ما

2 عاشق فریب نیست بت خردسال ما چون بار دل کشد صنم نونهال ما

3 از خویش رفتگان ره جستجوی دوست پی را رسادنده ام براه خیال ما

4 از سر به توبه، گرمی شوق می ام نرفت نشکست این تب از عرق انفعال ما

آثار جویای تبریزی

109 اثر از غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار جویای تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی