آثار جامی

صفحه 5 از 30
30 اثر از خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / دیوان اشعار جامی / خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار

خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی

1 گنج مراد را که بر او قفل ابتلاست دندانه کلید ز دندان اژدهاست

2 آن رخنه ها به جان که ز دندان وی فتاد در ملک فقر کنگره قصر کبریاست

3 فقر است راحت دو جهان زینهار ازان میل غنا مکن که غنا صورت عناست

4 راحت همین به قاف قناعت بود بلی عنقا همه عناست چو از قاف خود جداست

1 خطت از لعل آتشگون برآمد ندانم سبزه ز آتش چون برآمد

2 خضر زد غوطه در عهد سکندر در آب زندگی و اکنون برآمد

3 به خونریزی کشیدی از میان تیغ میان عشقبازان خون برآمد

4 ترازو با رخت سنجید مه را رخت در حسن ازو افزون برآمد

1 ای سیه تر دل سنگین تو از روی رقیب در کجی راست به هم خوی تو و خوی رقیب

2 گردن اندر خم بازوی رقیب است تو را چند بر خسته دلان زور به بازوی رقیب

3 هرچه او راست پسندیده پسندیده توست چند سنجیدن یاران به ترازوی رقیب

4 بس که آزار به رویم ز رقیب آمده است هیچ گه روی نخواهم که کنم سوی رقیب

1 آن شاخ گل که تازه بر و سایه پرور است بر آفتاب سنبل او سایه گستر است

2 گوی معنبر است زنخدان او ز خط کز وی حریم بزم حریفان معطر است

3 هرکس که دید شکل خوش دلرباش گفت از کارخانه قدر این نقش دیگر است

4 سر باختن به خاک رهش دولتی قویست خوش مقبلی که دولت آتش میسر است

1 دلم به ماه تمام از رخت عبارت کرد هلال گفت و به ابروی تو اشارت کرد

2 غلام نرگس مستانه توام که نگاه به تاج حشمت شاه از سر حقارت کرد

3 رسید از تو به دلخستگان بشارت قتل چه عیشها که دل از ذوق این بشارت کرد

4 خیال غبغب تو از شراب کافوری ز جان سوخته تسکین صد حرارت کرد

1 الا یا ایها الساقی می آمد حل مشکل‌ها ز می مشکل بود توبه ادر کاسا و ناولها

2 چو گردد کعبه رو لیلی ز مجنون بیش ازین ناید که ریزد خون دل از دیده بر آثار منزل‌ها

3 ز هر محمل چو آید بوی لیلی جای آن دارد که گردد اشک مجنون قطره زن دنبال محمل‌ها

4 بمیر از خویش تا زین موج خیز غم امان یابی که شخص مرده را زود افکند دریا به ساحل‌ها

1 پاره پاره دل حزین مرا بین شرار آه آتشین مرا

2 پاک می کردم اشک خویش ز رخ غرق خون ساخت آستین مرا

3 چشم تو گر دلم ربود چه باک چون سلامت گذاشت دین مرا

4 بس که سودم به راه ناقه تو بین چو زانوی او جبین مرا

1 نماند جا که تر از ابر دیده ما نیست ولی چه سود که آن مه در ابر پیدا نیست

2 چگونه بر در او جا کنم که چندان سر فتاده بر سر کویش که پای را جا نیست

3 ز گشت باغ چه حاصل بجز غم آن دل را که از مشاهده دوست در تماشا نیست

4 به باغ گو گذری کن که نیست هیچ نهال که بهر خدمت قدش ستاده بر پا نیست

1 چو نقشبند ازل نخل دلربای تو بست دل شکسته عشاق در هوای تو بست

2 پی عبادت صاحبدلان دوصد محراب به جلوه گاه بتان نعل بادپای تو بست

3 تنت ز بستن بند قبا گرفت آزار کدام سنگدل آن بند بر قبای تو بست

4 بشستم از نم مژگان روان چو کلک خیال به لوح خاطر من صورتی به جای تو بست

1 طالب علم نظر شو خود جز این تحصیل چیست حاصل تحصیل دیگر غیر قال و قیل چیست

2 چندراه کعبه پیمودن درآ درمیکده جام مالامال گیر این گام میلامیل چیست

3 مجلس دردی کشان بی نقل ماند ای محتسب صوفی دریوزه گر را بین که در زنبیل چیست

4 بانگ پرواز کبوتر کاورد نامه ز تو گوش عاشق را جز آواز پر جبریل چیست

آثار جامی

30 اثر از خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی