1 ما احسن بالک ای جهان گشته حمام گاهی به عراق می روی گاه به شام
2 جز تو که برد نکرده در راه مقام از عاشق مهجور به معشوق پیام
1 ماییم و دل تنگ تر از حلقه «میم » در زیر جفا و جور چون نقطه «جیم »
2 حاشا که چو «بی » کناره جوید ز بلا چون «لام الف » ار شود سراپا به دو نیم
1 عمری به هوس باد هوا پیمودم در هر کاری خون جگر پالودم
2 در هر چه زدم دست ز غم فرسودم دست از همه بازداشتم آسودم
1 گر در سفرم تویی رفیق سفرم ور در حضرم تویی انیس حضرم
2 هر جا که نشینم و به هر جا گذرم جز تو نبود هیچ مراد دگرم
1 رفت آنکه به قبله بتان روی آرم حرف غمشان به لوح دل بنگارم
2 آهنگ جمال جاودانی دارم حسنی که نه جاودان ازان بیزارم
1 خون می گریم وز تو چه پنهان دارم کز بهر چه این دو چشم گریان دارم
2 هر چند دلی به وصل شادان دارم صد داغ بر آن ز بیم هجران دارم
1 گه در هوس روی نکو آویزم گه در سفر زلف مشکبو آویزم
2 القصه ز هر چه رنگ و بویی یابم از حسن تو فی الحال در او آویزم
1 بهر تو به بر و بحر بشتافته ام هامون ببریده کوه بشکافته ام
2 از هر چه رسیده پیش رو تافته ام تا ره به حریم وصل تو یافته ام
1 هر جا گذرم نوای عشقت شنوم بر خوان بلا صلای عشقت شنوم
2 در دشت روم نفیر درد تو کشم با کوه آیم صدای عشقت شنوم
1 از زلف تو تاری نربودم رفتم وز لعل تو رازی نشنودم رفتم
2 زنگ غمت از دل نزدودم رفتم القصه چنان کامده بودم رفتم