چون شب برسد ز صبحخیزان میباش از جامی رباعی 61
1. چون شب برسد ز صبحخیزان میباش
چون صبح شود ز اشکریزان میباش
...
1. چون شب برسد ز صبحخیزان میباش
چون صبح شود ز اشکریزان میباش
...
1. من در غم هجر و دل به دیدار تو خوش
تن در غم هجر و دل به دیدار تو خوش
...
1. ای خاک درت کعبه ارباب خصوص
نازل شده ز آسمان به وصف تو نصوص
...
1. ای ذات رفیع تو نه جوهر نه عرض
فضل و کرمت نیست معلل به غرض
...
1. ای بر سر حرف این و آن نازده خط
پندار دویی دلیل بعد است و سخط
...
1. آن را که نه عاشق است از یار چه حظ
وان را که نه مشتاق ز دیدار چه حظ
...
1. از تفرقه هجر تو در حلقه جمع
از بس که فشاندم اشک دوشینه چو شمع
...
1. خورشید تو زنگ خورده تیغ است دریغ
پنهان شده در نیام میغ است دریغ
...
1. امروز چنین کز آسمان ریزد برف
ترسم که بپرای جهان ریزد برف
...
1. کی باشد کی لباس هستی شده شق
تابان گشته جمال وجه منطق
...
1. ماییم به موج خیز حرمان شده غرق
چیزی نه به جز رعونت و حیله و زرق
...
1. هر روز روم سوی گلستان غمناک
چون غنچه گریبان صبوری زده چاک
...